نشریه چشمه
)) من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه ریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. (پیام قبول قطعنامه 598)
(خطاب بتمام آن عزیزانی که خود را در خط امام ره می دانند و می گویند چرا به ملتهای مظلوم کمک می شود)
)) بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می دهند، و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه می گویند جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است! که چه خوب است به این سؤال پاسخ داده شود که ملتهای جهان سوم و مسلمانان، و خصوصا ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشته اند که امروز بی اعتبار شده اند! آری، اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - ع- را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند (پیام قبول قطعنامه 598)
(خطاب به کسانی که میگویند ایران از چشم غرب افتاده است).
)) مگر بیش از این است که ما ظاهرا از جهانخواران شکست میخوریم و نابود میشویم مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی میکنند مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب میکنند مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبههای دار میروند مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته میشوند بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم. (صحیفه نور ج 21 صفحه 109)
(خطاب به افرادی که از اخم کردن آمریکا می ترسند= بهزاد نبوی (حامی میرحسین موسوی) : "در واقع خدا و تاریخ، سردمداران ملتی که آن کشور را به جنگ با ابرقدرت جهان بکشانند، نخواهد بخشید. این سخنان را که می گویم، شاید برخی جبهه بگیرند که فلانی از آمریکا می ترسد، بله به خاطر کشورم!، مردم!!! و انقلابم !!! از آمریکای تا بن دندان مسلح می ترسم." )
)) راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصا امریکا را شکست، و الزاما یکی از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت یا پیروزی ... اذناب امریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنه های نبرد مقایسه شود. مقام شهادت، خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است. ... ما می گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا ا... را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. (پیام قبول قطعنامه 598)
( خطاب به دوستانی که جهاد را فقط زمانی معنادار می دانند که اطمینان به پیروزی باشد- محمد تقی فاضل میبدی، (حامی و سخنران ستادهای موسوی) روزنامه نشاط، اردیبهشت 78: جهاد در جایی معنا دارد که مجاهد مطمئن باشد، پیروز می شود وگرنه چنین جهادی بی معناست ...
)) اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است ... و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیرتوحیدی ، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد... (وصیت نامه امام ره)
(خطاب به کسانی که اسلام را فاقد برنامه های حکومتی می دانند - محسن کدیور (حامی میرحسین موسوی) در روزنامه خرداد ، 77/9/18 : دین حکومت ندارد هیچ روشی را برای نحوه حکومت پیشنهاد نداده است؛ نحوه حکومت را مردم تعیین می کنند،)
)) مسلمانان تمامی کشورهای جهان، از آنجا که شما در سلطه بیگانگان گرفتار مرگ تدریجی شده اید، باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید، و از وجود جوانان پرشور و شهادتطلبی که حاضرند خطوط جبهه کفر را بشکنند استفاده نمایید. به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید، بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید، که عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و پس از آن، تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی، خصوصا امریکا را بر خود حرام کنید... امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند می بوسم پیام قبول قطعنامه 598)
صبح امروز، 78/2/23 مدیر مسئول سعید حجاریان (حامی موسوی) : هیچ کس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل می داند، دست به خشونت بزند و در صدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید.
)) از جمله نقشه ها که مع الاسف تاثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده ، بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خویش ، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوریکه خود را وفرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق ، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! وقصه این امر غم انگیز، طولانی و ضربه هایی که از آن خورده و اکنون نیزمی خوریم کشنده و کوبنده است ... و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروی کم ندارد و اگرخودی خود را بیابد و یاس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. (وصیت نامه امام ره)
محمد خاتمی (حامی موسوی) 75/2/3روزنامه سلام : توسعه به طوری که امروز مورد نظر است، امری غربی است و دارای مفهومیاست که مردمان آن سامان از این کلمه اراده میکنند و اگر مراد از توسعه، همین باشد، چاره ای نیست جز این که خوستاران آن به تمدن جدید متمدن شوند... به این معنا سخن کسانی که میگویند ابتدا باید «خرد» غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید، سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنم که علاوه بر خرد و بینش غربی باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت.
محمد خاتمی آریا 78/6/28 : شما برای اینکه بتوانید پیشرفت بکنید، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی .
در این میان ذکر چند نکته لازمست:
1- حامیان موسوی چه ربطی به خود موسوی دارد؟ اولا اکثر این بیانات در زمانی مطرح شده است که آقای موسوی به آن دوران افتخار کرده است (نامه موسوی خطاب به خاتمی) ثانیا آقای موسوی نسبت خود را با این دست افراد که در نهضت آزادی، حزب مشارکت و کارگزاران یا سازمان مجاهدین عضویت دارند مشخص نکرده است. آیا این افراد را و تفکراتشان را قبول دارد یا نه ؟ بالاخره آقای موسوی در صورت رئیس جمهور شدن کابینه خود را از چه کسانی برخواهد گزید؟
2- اشکالی ندارد بعضی ها این بیانات حضرت امام ره را قبول نداشته باشند، اما لطفا خود را خط امامی معرفی نکنند و مثل زمان خاتمی که امام قرار بود به موزه های تاریخ سپرده شود بی پرده صحبت کنند.
3- ممکن است بعضی دلسوزان بگویند که در این مطلب از امام ره استفاده ابزاری شده است . این دوستان خود قضاوت کنند که بیان دیدگاههای سانسور شده امام ره استفاده ابزاری است یا به کاربردن عکس امام ره در تبلیغات برخی کاندیداها ؟
این قسمت از بیانات امام خمینی ره را بخوانید براستی ایا ما به ارمانهای امام عمل کرده ایم. امیدوارم آنهایی که خود را در خط امام می دانند ( چه راستی ها و چه چپی ها قبل از دادن شعارهای انتخاباتی در مورد سیاست های خود نسبتشان را با این موارد روشن کنند) :
*این معنا که نمیشود با قدرتهای بزرگ طرف شد را از گوشهایتان بیرون کنید، شما بخواهید میتوانید زیرا پشتیبان شما خداست-صحیفه جلد15 ص209
*این روزها روز امتحان الهی است روز پرخاش علیه کسانی است که با اسلام کینه دیرینه دارند، روز انتقام از نفاق و کفر است.11فروردین67
*امروز روز درنگ نیست امروز روز صیقل انسانیت انسانهاست روز جنگ است روز احقاق حق است و حق را باید گرفت.11فروردین 67
*امروز باید لباس محبت دنیا را از تن بیرون کرد و زره مقاومت و جهاد پوشید ودر افق طلیعه فجر تا ظهور شمس به پیش تاخت.11فروردین67
*هر چه میخواهند انتقاد کنند لکن یک وقت لحن، لحن انتقاد نیست لحن تضعیف جمهوری اسلامی است.
*مملکت مال زاغهنشینان اطراف تهران است که من خدا میداند برای اینها غصه میخورم.
*دنبال این باشید که یک نفر صددرصد مکتبی اسلامی و در خط اسلام برای ریاستجمهوری انتخاب کنید.11تیر60
*ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم ما درصدد محقق کردن اهداف بینالملل اسلامیمان در جهان فقر و گرسنگی هستیم.
*سرچشمه همه مصیبتهایی که ملتها میکشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اعیان و اشراف باشند. صحیفه ج16 ص443
*آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند.
*کار مسلمانها با منافقینی که اظهار اسلام میکنند و کمر اسلام را میخواهند بشکنند بسیار مشکل است. صحیفه ج10ص288
*آنهایی که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان با اندرز و نصیحت متنبه میشوند...آب در هاون میکوبند.
*انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد، ما هنوز هم چوب اعتماد فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم.
*برخیزید و از اسلام دفاع کنید، از هیاهوها نهراسید که امروز شما در قبال خداوند مسئولید.
*امروز روز هدایت نسلهای آینده است، کمربندهایتان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکردهاست.
توهین بد است و بد از هر که باشد بد است اگر چه برای برخی بدتر محسوب میشود. اینکه کوچکترین غباری بر چهره امام بنشیند برای هر انسان آزادهای غمانگیز است. قضی? تلخ اخیری که دربار? سیدحسن خمینی اتفاق افتاد نیز غم انگیز و البته عکس العملهای افراد نسبت به این امر نیز قابل تامل است . خمینی کبیر و خاندان عزیزش بزرگتر از آن هستند که یک سایت به نام "نوسازی" بتواند کوچکترین غباری بر دامانشان بنشاند.
پس از این مطلب جار و جنجال به راه افتاد به خاطر یک اتهام که سید حسن خمینی ماشین فلان دارد. اولا داشتن بی ام و مگر عیب است؟ اگر عیب است چرا آقایانی که سالها با زندگانی امام محشور بودند، زندگی طلبگی و ساده و فقیران? او را کنار گذاشتهاند و در زندگیهای مجلل و کاخنشینی غوطه میخورند؟
ثانیاً منکر این هم نمیتوان شد که عدهای نان به نرخ روزخور از شرایط موجود سوء استفاده میکنند و ممکن است برای کسب موقعیت بهتر دست به ناحقها و نادرستیهایی هم بزنند ، اما مگر این توهینها قبلاً سابقه نداشت؟ مگر در نامهای خطاب به رهبری ، نوشیدن جام زهر توسط امام بزرگ ما توسط جمعی از نمایندگان مجلس ششم که اعتقادی به ولایت فقیه و امام و راه او نداشتند به سخره گرفته نشد؟ کسانی که تا دیروز به نفی اندیشه های امام خمینی (ره) می پرداختند امروز فریاد حمایت سر میدهند. کسانی که در دوران حکومت ? ساله خود ندا سر می دادند که اندیشه امام خمینی به موزه تاریخ پیوسته و یا اینکه اندیشه امام خمینی ایدز زمانه است امروز برای کسب دوباره قدرت و فریاد دوباره همین شعارها سخن از حمایت به میان می آورند.
مگر ابراهیم یزدی نیامد خاطره از سیگار کشیدن امام تعریف کرد؟ مگر تفکرات انقلابی و عظیم امام را تحریف نکردند؟ مگر دستورات امام را مبنی بر توجه به قشر مستضعف با سیاستهای لیبرالی به استهزا نگرفتند؟ یکی از سینهچاکان امروزیِ حرمت خمینی بگوید با فرمان اعدام سلمان رشدی چه شد؟ یکی از اینانی که امروز در غم توهین به امام اشک تمساح میریزند بگویند با آرمان خمینی برای نابودی اسرائیل چه شد؟ مگر همین چند روز پیش نبود که یکی از نزدیکان هاشمی رفسنجانی با دهن کجی به یکی از اساسی ترین عناصر تفکّر امام یعنی حمایت از فلسطین، به میراث فکری ایشان بی حرمتی کرد؟ ( تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است، اسرائیل هم از آمریکاست. صحیفه ج 1 ص 106 ) چرا همین خطیب جمعه نسبت به اظهارنظر سخنگوی حزبش هیچ واکنشی نشان نداد؟
یکی از دار و دست? مدعی راه امام بگوید با فرمان امام مبنی با طرد عناصر لیبرال از حکومت چه شد؟
آیا در هیچ سایت دیگری هیچ توهینی به هیچ یک از مقدسات نمی شود تا دلسوزان امام و انقلاب صدایشان در بیاید ؟
آقای سید حمید روحانی که از طرف امام مسئول نگارش وقایع انقلاب شد و امروز تمام کشور را به حمایت از سیدحسن دعوت میکند و به روحانیت و مراجع قم پرخاش میکند، بگوید بجز دو جلد کتاب نهضت امام خمینی بقی? تاریخ انقلابی که باید مینوشت کجاست ؟
ایشان موسسه تنظیم و نشر آثار امام -که امروزه یک نهاد تشریفاتی شده است- را تنها مرجع تفسیر امام دانستهاند! هیهات هنوز سالیان درازی از سفر آسمانی خمینی کبیر نگذشته است که برای سخنانش مفسر میتراشند. کدام محکمات سخنان امام امروزه توسط کسان و ناکسان محترم شمرده میشود که ایشان به دنبال تفسیر متشابهات است؟ موسسهای که حاضر نیست حتی نسبتهای ناروایی مثل عقبنشینی امام در مقابل حذف شعار مرگ بر امریکا را تایید یا رد کند کی صلاحیت این همه گندهگوییها را دارد؟ موسسهای که باید گفت خود به دلیل کوتاهیها و قصورهایش بزرگترین عامل بایکوت راه و تفکر خمینی کبیر است کجا و کی میتواند ادعای مرجعیت دربار? راه و تفکر خمینی کبیر کند؟
امروزه این ترفندهای روانی برای هر عاقلی روشن است. دوران مظلومنمایی و استفاد? ابزاری گذشته است آن هم در این مدت کوتاهی که به انتخابات مجلس مانده این سناریوها نمیتواند جسد مرده اصلاحات امریکایی را زنده کند.
بدرستی آیا یادگار امام اندیشه و تفکر اوست یا نوه او ؟! سید حسن حرمت دارد و بیش از آن البته آرمانها و افکار امام است که حرمت دارند. تمام موضعگیری ها در چند روز اخیر نشان از دغدغه های سیاسی داشت و نه دغدغه های انقلابی؛ حتی موضعگیری شدید دولت نهم که خود متّهم به جدّی گرفتن و تعهد به آرمانهای امام است نیز سیاسی بود چراکه رقیب سیاسی داشت با زیرکی این حرکت را به حربه ای علیه احمدی نژاد تبدیل می کرد.
http://iranpolitics.blogfa.co
http://cafeandisheh.blogfa.com
یکسال دیگر هم گذشت و انقلاب اسلامی پیروزی خود را با شرکت اکثر اقشار و اصناف در راهپیمائی 22بهمن جشن گرفت و چیزی که شیرینی این جشن پیروزی را به تلخی ناکام کرد حضور کم رنگ دانشجویان فردوسی مشهد در این راهپیمایی بود و تعداد دانشجویان شرکت کننده به قدری کم بود که برای درک این حضور تنها همین بس که تعداد دانش آموزان بعضی مدارس از تعداد کل دانشجویان ما بیشتر بود و این بیشتر به یک فاجعه می ماند چون دانشگاهی که حدود 16هزار دانشجو دارد فقط به تعداد چند اتوبوس شرکت کننده در این راهپیمایی داشته است. و مسئله شرم آور و در عین حال غرور آفرین در باب این اتفاق این است که تعدادی از دوستان روشندل و کم بینای ما با آنهمه مشکلاتی که در طی مسیر با آن مواجه شدند در این راهپیمایی شرکت کردند و به ما کاهلان نشان دادند که در هر شرایطی می توان به فرمان ولی امر مسلمین جهان لبیک گفت و مایه مباهات و فخر دانشگاه فردوسی مشهد شدند. و نقطه شرم آور در اینباره این است که ما دانشجویانی که ادعای وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و پاسداری خون شهدا را داریم کاملا بی تفاوت از کنار این فریضه بزرگ و حیاتی گذشتیم و بیشتر با آن اعضای بسیج، جامعه و انجمن اسلامی و بچه هیئتی هایی است که دیروز جز تعداد اندکی اثری از آنها مشاهده نشد. آری ما چگونه خود را فدایی اسلام و امام زمان می دانیم و هر روز ندای عجل علی ظهورک را سر می دهیم ولی حتی حاضر نیستیم به اندازه چند ساعت از وقتمان را به این مسئله مهم اختصاص دهیم. مگر جنایات اسرائیل در غزه، کشتار شیعیان عراق و لبنان و ... دل هر مسلمان و انسان آزاده ای را به درد نمی آورد؟ مگر ادعای پاسداری از خون هزاران شهید که این انقلاب و آزادی را برای ما به ثمر رساندند و حفظ کردند را نمی کنیم؟ پس چرا اینقدر بی تفاوتیم....
"مسلمین را چه شده است که در این مسائل که مربوط به اسلام است و مربوط به حیثیت مسلمین، ساکت نشسته اند، تماشاچی شده اند!" (امام خمینی)
و جواب امام در مورد کسانیکه درس و امتحان را بهانه قرار می دهند اینطور است:"... آقا! شما موظفید که به اسلام خدمت بکنید، خدمت همین نیست که فقط درس بخوانید، این هم یک شعبه است، موظفید که گرفتاریهایی را که برای مسلمین پیش می آید در آن دخالت بکنید. موظفید دخالت بکنید."
و برای آن دسته از دانشجویان و روحانیونی که سیاست را جدای از دیانت می دانند و به انزوا و دوری از این مسائل می پردازند و تصور این را دارند که مشکلات تمام مسلمین تنها و تنها با ظهور حضرت حجت حل می شود، تنها به اشارات آن پیر سفرکرده قناعت می کنیم:" اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه می کنم که آقایان محترم برای رضای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند و باید بدانند که اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد ، به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواه بقیه ا... روحی له الفدا یا مطیع امر شما آقایان تحقق پیدا نخواهد کرد. بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت می رسد" صحیفه جلد21 صفحه 202
اما نه ما همه خود می دانیم که این حرفهایی که می زنیم بهانه ای جز برای توجیه سست کاری هایمان نیست وگرنه باید اندکی تغییر در احوال ما حاصل می شد . ای قائم آل محمد شاهد باش که ما به فرمان نایبت که حضور مردم را در صحنه های انقلاب فریاد می زند لبیک نگفتیم و اینها را بیشتر باید آن تشکلهایی که ما خود را جدای از آنها نمی پنداریم آویزه گوش خود قرار دهند که با پخش انواع بیانیه ها و اعلامیه ها حضور دانشجویان را در عرصه راهپیمایی درخواست می کردند، جز تعداد اندکی از آنها هیچکدام از اعضا اصلی این تشکلها در روز راهپیمایی دیده نشدند و در خاتمه سخنان خود را با بیانات رهبر عزیز و گرانقدر جمهوری اسلامی ایران پایان می بخشیم:
" برای نسل جوان، بخصوص نسل جوان دانشجو بی تفاوتی و خونسردی جایز نیست. آن جوانی که به سرنوشت کشور نیاندیشد و حوادث و خصومتهایی را که نسبت به کشورش در دنیا سازماندهی می شود نبیند و نسبت به آنها نجوشد و نخروشد، آن جوان لایق این نیست که نام جوان شهروند یک ملت انقلابی را روی خودش بگذارد".
علی نقوی - مهندسی برق ورودی 84
در تحلیل چرایی و چگونگی وقوع انقلاب نظریات متعددی توسط اندیشمندان و تئوری پردازان انقلاب ارائه گردیده و هریک فرآیندی را برای وقوع انقلاب ترسیم کرده اند. در این بین یکی از نظرات تحلیل کارکردگرایانه یا سیستمی از انقلاب است. و "چالمرز جانسون" از جمله اندیشمندانی که از این منظر به تحلیل انقلاب پرداخته است.
در این نگاه جامعه به سیستمی تشبیه می شود که دارای کارکردهای متفاوتی است و تا وقتی که سیستم کارا می باشد, تعادل در جامعه حاکم است و وضعیت عادی است. وقتی تغییراتی در محیط و یا سیستم بوجود آمد سیستم تلاش می کند تا به نحوی بر آن فائق آید و یا خود را با تغییرات هماهنگ سازد که در این صورت سیستم بار دیگر به تعادل می رسد.
ولیکن اگر سیستم نتواند بر مشکلات غلبه کند دچار ناکارآمدی خواهد شد. ناکارآمدی خود موجب اعتراضات بیشتر جامعه شده و رژیم سیاسی حاکم برای تسلط بر اوضاع به برخورد خشونت آمیز متوسل می شود. این بکارگیری زور و خشونت جهت سرکوب ملت موجب سست شدن و در نهایت از دست رفتن مشروعیت حکومت شده و حکومت نامشروع، پایگاه مردمی خود را از دست خواهد داد.
حال اگر در این میان انقلابیون به مقاومت خود ادامه دهند و از طرفی حکومت بر شدت برخورد و سرکوب خود بیفزاید زمان پایان مناقشه کی خواهد رسید؟ و انقلابیون کی موفق خواهند شد؟ به عبارتی دیگر از دست دادن مشروعیت و عدم مصالحه نخبگان سیاسی با انقلابیون شرط لازم انقلاب است ولیکن نیازمند عامل و شرط کافی نیز هستیم که جانسون از آن به عامل ایکس یا عامل شتابزا یاد می کند. این عامل ایکس عبارت خواهد بود از عدم حمایت قدرت سرکوبگر(ارتش) از نخبگان سیاسی حاکم. یعنی در حالی که حکومت در حالت بحران مشروعیت بسر می برد تنها عاملی که آن را سرپا نگه داشته ارتش است که با سرکوبگری موجب ادامه حیات رژیم حاکم است و اگر آن هم تسلیم شده و یا اعلام بیطرفی نماید آنگاه رژیم سقوط کرده انقلاب به پیروزی رسیده است.
با این مقدمه طولانی با تطبیق مدل مذکور با انقلاب اسلامی ملت ایران، به خوبی نقش مهم حضرت امام در فعال کردن و وارد نمودن عامل ایکس به سناریو براندازی رژیم ستمشاهی به خوبی مشخص می گردد. بدون آنکه مطالعاتی آکادمیک در زمینه تئوری های انقلاب داشته باشد.
حضرت امام (ره) از همان ابتدای مبارزه بر این بود که نباید انقلابیون علیه ارتش اقدام نظامی نموده و زمینه جدایی ارتش از انقلاب و مردم فراهم شود. ایشان بر این باور بود که بدنه ارتش از فرزندان همین ملت است و با ملت هم عقیده و همراه، ملتی که خود خواهان انقلاب و براندازی رژیم است، پس باید آنها را با خود نگه داشت تا در روز سرنوشت ساز در مقابل حرکت ملت قرار نگیرند. با همین تدبیر حضرت امام(ره) فرمان فرار سربازان از پادگانها را صادر می کند. سربازان فراری در آغوش ملت پناه می یابند و گامی دیگر در زمینه نزدیکی ارتش و ملت فراهم می شود.
گام بعدی شعارهایی است که تاثیر روانی بسزایی در جذب ارتش به صف انقلابیون دارد، شعارهایی چون: ((برادر ارتشی چرا برادر کشی)) و ((ارتش برادر ماست)) و ... و همچنین اهدای گل به سربازان مسلحی که سد راه تظاهرات کنندگان می شدند.
بدین تربیت با تدبیر رهبری، شرط کافی یا همان عامل ایکس انقلاب در کنار دیگر شرایط لازم قرار گرفت و با بیعت افسران نیروی هوایی و تسلیم بخش عمده ای از نیروهای ارتش، آخر امید رژیم فرو ریخت و سرانجام خورشید انقلاب اسلامی در سپیده دم 22 بهمن سال 1357 بر پهن دشت ایران اسلامی تابیدن آغاز کرد.
http://bimemoj.blogfa.com
امروز خداوند ما را مسوول کرده است، نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پابرجا داشت. من باز میگویم همه مسوولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامی تان - به خیال خام خودشان - بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظه ای آرامتان نمیگذارند. صحیفه نور ج 21 صفحه 109
مگر بیش از این است که ما ظاهرا از جهانخواران شکست میخوریم و نابود میشویم مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی میکنند مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب میکنند مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبههای دار میروند مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته میشوند بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم. صحیفه نور ج 21 صفحه 109
ما بعد از امام تفکر او را تحمل نکردیم و صدای او را که از گلوی جانشینش به گوش میرسید نپذیرفتیم. از یک گوش شنیدیم و از گوش دیگر به در کردیم. ما راه مبارزه با غرب و شرق را کنار گذاشتیم و اسلام را در حد استفاده ابزاری از آن تنزل دادیم و دلمان خوش شد که ناممان جمهوری اسلامی است!
ما راه رفاه طلبی را انتخاب کردیم و چنین وانمود کردیم که دوران عوض شده است! ما با سرعت سرمایههای عظیم معنوی و عزت اسلامی خود را - که امام برای ما به ارمغان آورد- در راه رفاه مادی خود فدا کردیم و فراموش کردیم که امام گفت:
ضرورتی نیست که در چنین شرایطی ما به دنبال ایجاد روابط و مناسبات گسترده باشیم، چرا که دشمنان ممکن است تصور کنند که ما به وجود آنان چنان وابسته و علاقه مند شدیم که از کنار اهانت به معتقدات و مقدسات دینی خود ساکت و آرام میگذریم. آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتا انزوای کشور شده است و اگر ما واقع گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. صحیفه نور ج 21 صفحه 99
ما هر چه چوب میخوریم چه در سیاست خارجی چه در سازندگی داخلی همه به خاطر دوری از تفکرات امام است. امام از بیان هیچ نکتهای در سیاست داخلی و خارجی و سازندگی و همهی مسایل مبتلا به یک تمدن بزرگ اسلامی که داعیه ادارهی جهان را دارد فرو گذار نکرده است.
اما آنچه که ما را از آن ارتفاع بلند به این سطح پست نزول داد، این بود که ما اهل مبارزه نبودیم. راه وجود دارد، رهبر وجود دارد، همه چیز هست الا همت حرکت. این همت حرکت سالها توسط مسئولین خسته از جنگ از جامعه و مردم گرفته شد. مردم همه آمادهاند و بارها این آمادگی خود را در شکلهای گوناگون نشان دادهاند. این مسئولین هستند که همواره نقش ترمز را داشتهاند. کسانی که در مراکز حساس تصمیمگیری و کارشناسی و سیاسی و اقتصادی کشور نفوذ کردهاند خود اهل مبارزه نیستند و در مقابل هرگونه مبارزه طلبی و فداکاری و رویارویی اسلام و کفر مقاومت میکنند.
آنهایی که به ما اشکال می کنند که شما چرا سازش نمی کنید با این قدرت های فاسد، آنها از باب این که همه چیز را با چشم مادی ملاحظه می کنند، با چشم طبیعی حل و فصل اشیا را می کنند. آنها نمی دانند که انبیای خدا چه رویه ای داشتند، با ظالم چطور برخورد می کردند، یا می دانند و خودشان را به کوری و کری زدند. سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است، سازش با ابرقدرت ها، ظلم بر بشر است. آنهایی که به ما می گویند سازش کنید، آنها یا جاهل هستند یا مزدور. سازش با ظالم، یعنی، این که دست ظالم را باز کن تا ظلم کند. این خلاف رای تمام انبیاست. انبیای عظام، تا آن جا که توانستند جدیت کردند که ظلم را از این بشر ظالم بزدایند، به موعظه، به نصیحت، به امر به معروف، به نهی از منکر، به انزلنا الحدید و فیه باس شدید ، آخر الدوا الکی ، بعد از آنکه موعظه نشد، نصیحت نشد،* آخر دوا این است که داغش کنند. شمشیر، آخر دواست. صحیفه نور ج 19 صفحه 19
بسمه تعالی
امروز یکی از ضروریترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید با تمام توان خود بر مراکز شان از انقلاب و اسلام دفاع کنند. فرزندان بسیجیام در این مراکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر نه شرقی و نه غربی باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند.
فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی امریکا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام میپذیرد و مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمی است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی (ص) را در اختیار تمامی اعضاء بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب میتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است.
خداوند شهدای عزیز و گمنام بسیج را که به نعمت همجواری اهل بیت (ص) مغتنم و جانبازان عزیز را شفا و اسرا و مفقودین عزیز را سالماً به اوطانشان باز گرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این نهاد مقدس و مردمی که پیرو اسلام عزیز و حضرت بقیه ا... الاعظم ارواحنا لمقدمه الفداء هستند بیفزاید.
و السلام علیکم و رحمه ا....
روح ا... الموسوی الخمینی.