نشریه چشمه
دشمنان جمهوری اسلامی، که عمدتا در اردوگاه لیبرال دموکراسی قرار دارند و محل تجمعشان هم جایی است که «غرب» نامیده می شود، نگاهی سه بعدی به مقوله قدرت دارند. در نظر اینان، قدرت مثلثی است متشکل از سه ضلع اقتصاد، ایدئولوژی و توان نظامی. غربی ها بر این باورند که هر حکومتی، بر پایه این سه اهرم قدرت استوار است و لذا اگر کسی می خواهد بر جهان حکومت کند، از یک سو باید این هر سه اهرمش قویترین نوع آنها در دنیا باشند، و از طرفی دیگر، باید با استفاده از همین اهرم ها، دیگر قدرت های رقیب یا مانع را از صحنه حذف کند. اگر این فرضیه را بپذیریم که غرب به دنبال حکومت بر جهان است و جمهوری اسلامی را مانعی برای تحقق اهداف استکباری خویش می بیند، باید منتظر رویارویی با غرب، در سه حوزه ای که ذکر آنها رفت، باشیم.
در تاریخ سی ساله انقلاب اسلامی، سه جبهه ای که دشمن در آنها با ما وارد نبرد شده، به خوبی قابل شناسایی اند. در حوزه نظامی، ابتدا کشتار ملت مسلمان ایران، و ترور ناجوانمردانه مسئولین نظام اسلامی توسط منافقین در دستور کار نظام سلطه قرار گرفت. پس از مهار شدن جریان ترور در داخل، پروژه درگیری بیرونی به اجرا گذاشته شد و هشت سال دفاع مقدس نتیجه آن بود. دشمن، که به تعبیر امام(ره) «همه کفر» را به یاری طلبیده بود، هشت سال جنگ خانمان سوز علیه ملت بی گناه ما به راه انداخت، اما مقاومت حماسه سازان ما او را سر جای خود نشاند. به گونه ای که هیچ مدعی دیگری پس از آن جرئت تجاوز به خاک پاک ایران را به خود نداد.
در حوزه اقتصادی، دکترین تحریم با هدف تضعیف اقتصادی ایران پایه ریزی و به اجرا گذاشته شد. اما تیر تحریم اقتصادی نیز به سنگ خورد ودشمنی که زمانی «سیم خاردار» را از ملت ایران دریغ می کرد، امروز شاهد تسخیر فضا توسط ایران است و نمی تواند «امید» اش را انکار کند؛ ایران را جزو معدود قدرت های صاحب انرژی هسته ای می بیند. همه اینها، بی ثمر ماندن تلاش دشمن در تضعیف اقتصادی ایران را حکایت می کنند.
دشمن از جبهه ایدئولوژیک نیز غافل نماند. هم او که پیشتر تئوری استفاده از مزدوران داخلی را برای ترور کور ملت ایران آزموده بود، این بار نیز با بهره گیری از پیاده نظام داخلی، همه هم خود را مصروف سست کردن پایه های ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی کرد. برای اجرای پروژه های جنگ ایدئولوژیک، جریانی ایدئولوژیک لازم بود که با سلاح عقیدتی غرب و با توسل به عملیات روانی، به جنگ ایده حکومت اسلامی برود. «اصلاحات» این ماموریت را به عهده گرفت و پرچم دموکراسی سازی آمریکایی برای مقابله با تفکر قدسی ولایت فقیه بالا رفت. آزادی، حقوق بشر، جامعه باز، تفکرات پوچ وبر و پوپر، جامعه مدنی، فمینسم، لیبرالیسم... همه و همه تیر شدند و دشمن با کمان اصلاحات آنها را به سوی نظام اسلامی پرتاب کرد تا بلکه تفکر اسلامی، ارزش ها و آرمان های امام(ره) و انقلاب اسلامی، از صحنه به در شوند. اصلاحات تا جایی پیش رفت که سردمداران آن عقاید انقلاب اسلامی را مایه خجالت خواندند! جنگ فکری عظیمی درگرفته بود. در یک سو مردان خدا بودند با اتکا به یاری حق، و در سوی دیگر ایادی استکبار و استثمار... و متوسل به زر و زور و منکر کارآمدی دین.
و هم اکنون که مردم اصلاحات را از اریکه قدرت به زیر کشیده اند، سوالی که باید پرسید این است که دشمن در جبهه ایدئولوژیک چه وضعیتی دارد؟ آیا به پیروزی رسیده یا مانند دو جبهه دیگر زمین گیر شده است؟ پاسخ این سوال محرز است و در مورد آن اختلافی نیست. اما شنیدن اعتراف دشمن به شکست، طعم دیگری دارد. چندی پیش خبرنگار هفته نامه تایم در تهران، در گزارشی هشدار گونه که خطاب به سران واشنگتن، سردسته دشمنان ملت ما نوشته بود، از زبان یکی از دانشجویان ایرانی آورده بود: «هدف ما مبارزه با ستم و جور در سراسر دنیاست... تا زمان برچیده شدن ظلم و ستم، ما به راه خود ادامه خواهیم داد» و سپس با جمع بندی دقیقی از گزارش ویژه خود نتیجه گرفته بود که «دوران ارزش های انقلاب اسلامی به پایان نرسیده است... واشنگتن، توجه کن!». در عوض، همانگونه که پروفسور بیمن از استادان دانشگاه مینه سوتای آمریکا اخیرا به کیهان گفت، اندیشه های امام خمینی(ره) سراسر جهان را درنوردیده است و هرچه جلوتر می رویم ایده آل های امام(ره) پررنگ تر می شود.
اگرچه تلاش دشمن در هر سه جبهه برای سرنگونی نظام اسلامی همچنان با حرارت ادامه دارد، اما نکته اینجاست که ملت ما راه خود را شناخته و آزمون خود را پس داده است. نه فریب آزادی و دموکراسی را می خورد، نه با چماق تسلیم می شود و نه با هویج تطمیع.
http://basyj114.persianblog.ir
چند سال پیش در خاطرات یکی از افسران و فرماندهان نیروی هوایی ارتش که قبل از انقلاب زیر نظر متخصصان و مستشاران آمریکایی خدمت میکرد خوانده بودم:» روزی که قرار بود آمریکاییها بخاطر حوادث انقلاب از ایران خارج شوند، یکی از آن متخصصان در حالی که لبخندی به لب داشت با دستش آرام به شانهام زد و گفت: به هیچ چیز دست نزنید، ما تا دو سه ماه دیگر به ایران بر خواهیم گشت!«
واقعیت اینست که آن مستشار آمریکایی حقیقت را گفته بود. چرا که به یمن پادشاهی بزرگ ارتشداران، شاهنشاه همایونی، ایران به کشوری تبدیل شده بود که حتی سیم خاردار را هم در زمان جنگ تحمیلی از خارج وارد میکرد، اما…
اما حتما شما هم شنیدهاید که در چند روز گذشته و بعد از آزمایش موفق ماهواره امید، آمریکا و کشورهای اروپایی نگرانی خود را از دست یافتن ایران به این تکنولوژی اعلام کردهاند. بد نیست بطور مختصر نگاهی داشته باشیم به مواضع خارجیها درباره ماهواره امید:
بعد از پرتاب ماهواره امید به فضا، کاخ سفید رفتار جمهوری اسلامی را غیرمسئولانه خواند! سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد ایالات متحده درباره پرتاب ماهواره ایران به مدار بسیار نگران است. جف مورل یکی از سخنگویان پنتاگون هم پس از اعلام خبر پرتاب ماهواره ایرانی، از تلاشهای تهران برای توسعه موشکهای دوربرد اظهار نگرانی کرد.
«اریک شوالیه» سخنگوی وزارت خارجه فرانسه هم در جمع خبرنگاران گفت: «پرتاب ماهواره ایران ما را نگران کرده است. تکنولوژی مربوط به این ماهواره بسیار شبیه توانمندیهای بالستیکی است. ما این موضوع را تنها با نگرانی شدید از پیشرفت توان نظامی هستهای ایران در ارتباط میدانیم.»
«فرانک اشتاین مایر» وزیر امور خارجه آلمان هم به ضعف و ناکارآمدی تحریمهای این کشور و غرب در برابر پیشرفت ایران اعتراف کرد و گفت: ما سالهاست تلاش میکنیم ایران را از توسعه برنامه هستهای و فضایی باز داریم ولی تاکنون شکست خوردهایم. اشتاین مایر که با هیلاری کلینتون در واشنگتن دیدار میکرد، کارایی تکنیکی ایران در عرصه هوا و فضا و استقرار ماهواره ایران را مایه نگرانی خواند. وزیر امور خارجه آلمان همچنین گفت: استقرار ماهواره ایران در فضا نشان میدهد که ایران از نظر کارایی تکنیکی چه تواناییهای بالایی دارد.
جمشید برزگر سردبیر رادیو و سایت فارسی بی بی سی هم نوشت:»با پرتاب ماهواره امید به فضا، ایران عملا به باشگاه کوچک کشورهایی پیوسته که از توانایی و ساخت پرتاب ماهواره به فضا برخوردارند. »
اما در نقطه مقابل، کشورهای اسلامی و در حال توسعه، از چنین اقدامی ابراز خرسندی کردند و پیشرفتهای دانشمندان ایرانی را ستودند. «محمد آیدین» وزیر مشاور در امور رسانههای ترکیه درباره پرتاب ماهواره امید گفت: علم و تکنولوژی در ایران در سال های اخیر از رشد قابل توجهی برخوردار شده، به طوری که این امر زبانزد دانشمندان اروپایی و آمریکایی است. رییس مجلس بحرین هم روز در مدار قرار گرفتن ماهواره تحقیقاتی امید را موجب مباهات خود و افتخار جهان اسلام دانست .
منابع خبری روسیه هم این موفقیت را نشانه قدرت و شتاب فزاینده ایران بسوی پیشرفت و توسعه اعلام کردند. روزنامه ایزوستیا در اینباره نوشت:»جمهوری اسلامی ایران با پرتاب ماهواره به فضا به جرگه اعضای باشگاه قدرتهای فضایی در آمده است.« «ودوموستی» هم نوشت: ایران با پرتاب ماهواره ، نهمین کشور عضو باشگاه فضایی شد .
روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن هم پرتاب ماهواره امید از سوی ایران را اقدامی در سطح علمی بالا توصیف کرد و تحریم های اعمال شده غرب را یکی از دلایل پیشرفت علمی جمهوری اسلامی برشمرد. این روزنامه نوشت: بر کسی پوشیده نیست که سطح آموزشی و علمی در ایران از زمان رژیم سابق بالاتر است. همچنین از آنجا که ” نیاز، مادر اختراع است” توانایی هایی داخلی این کشور به دلیل تحریم های تجاری غرب و تلاش برای توقف برنامه هسته ای تهران به صورت چشمگیری افزایش یافته است.
حالا یکبار دیگر خاطره آن فرمانده ارتشی را که در ابتدای این مطلب نوشتم بخوانید. آیا علت واقعی عصبانیت این روزهای آمریکا و اروپا قابل درک نیست؟ نکته جالب دیگر اینکه این روزها به نظر میرسد در کشور خودمان هم آدمهایی از این موفقیت بزرگ ناراحت و کلافه هستند. به اسمشان اشاره نمیکنم. همین مقدار بگویم که در دو سال گذشته هر وقت پای مساله انرژی هستهای به میان میآمد، سر و کله این جماعت هم پیدا میشد که میگفتند«ما هم در این پیروزی با شما شریک هستیم!» اما این روزها خیلی جالب است که آقایان سکوت کردهاند. چرا؟