سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پاکدامنى زیور درویشى است ، و سپاس زینت توانگرى . [نهج البلاغه]
 
امروز: چهارشنبه 103 آذر 7

پس از روشنگری‏های اخیر رئیس جمهور در مورد پشت پرده‏ی بعضی مفاسداقتصادی و نیز افشای عوامل اصلی سنگ‏اندازی در مسیر حرکت دولت خدمتگزار موجی از اعتراض‏ها و انتقادات و ابراز نگرانی‏ها و تردیدها در سطوحی از جامعه پدیدار گشت. البته قاطبه‏ی ملت ایران ضمن ابراز خرسندی از این اقدام مبارک حمایت خود را از رئیس جمهور اعلام کردند که نمونه روشن آن در استقبال بی‏نظیر مردم مؤمن اصفهان و تبریز از ایشان متجلی شد.
اما عده‏ای از دلسوزان نظام نیز از سر شفقت و با زبان نصیحت نگران وضعیت پیش آمده هستند و در اظهار نظرهایشان افشاگری‏های رئیس جمهور را موجب بدبینی و یأس مردم نسبت به اصل نظام و تضعیف نظام می‏دانند. در پاسخ به این عزیزان باید گفت: اولاً باید حساب نظام را از حساب افراد و اشخاص جدا نموده و تفکیک نماییم. متأسفانه در طول سال‏های اخیر چنین القاء شده است که وجود بعضی افراد و اشخاص مساوی با خود «نظام» است و هر نقدی به این استوانه‏ها به منزله‏ی تضعیف و تزلزل اصل نظام تلقی شده است. حال آنکه چنین تفکری نه در نگاه اسلامی جایگاهی دارد و نه در سیره‏ی مدیریتی امام خمینی(ره) مورد تأیید است. روش مدیریتی امیرالمؤمنین علی(ع) به ما یاد می‏دهد که اشخاص و افراد - هرکه باشند و هر سابقه ای که داشته باشند- نمی‏توانند ملاک و معیار حق و باطل باشند. ایشان به فردی که در جنگ جمل با مشاهده‏ی عایشه و طلحه و زبیر که هر سه از نزدیکان رسول اکرم(ص) بودند در یک سوی میدان و دیدن علی(ع) در سوی دیگر دچار تردید شده بود فرمودند: «إعرف الحقّ تعرف أهله.»
امام خمینی(ره) نیز به ما آموخت که باید حساب اصل نظام را از افراد و اشخاصی که در نظام هستند جدا بدانیم و با همین استدلال بود که آقای منتظری را از مسؤولیت مهم «قائم مقام رهبری» عزل نموده و در پاسخ به تردید نمایندگان مجلس و وزرای دولت چنین نوشتند: «شنیدم در جریان امر حضرت آقاى منتظرى نیستید و نمى‏دانید قضیه از چه قرار است. همین قدر بدانید که پدر پیرتان بیش از دو سال است در اعلامیه‏ها و پیغام‏ها تمام تلاش خود را نموده است تا قضیه بدین جا ختم نگردد، ولى متأسفانه موفق نشد. از طرف دیگر وظیفه شرعى اقتضا مى‏کرد تا تصمیم لازم را براى حفظ نظام و اسلام بگیرد. لذا با دلى پرخون حاصل عمرم را براى مصلحت نظام و اسلام کنار گذاشتم. ان شاء ا... خواهران و برادران در آینده تا اندازه‏اى روشن خواهند شد. سفارش این موضوع لازم نیست که دفاع از اسلام و نظام شوخى بردار نیست؛ و در صورت تخطى، هر کس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفى خواهد شد.»
این جملات و اقدام امام راحل به خوبی نشان می‏دهد که چه بسا گاهی حفظ اصل نظام جز از طریق افشای مفاسد پشت پرده بعضی از مهم ترین حاکمان نظام امکان‏پذیر نباشد و لذا نباید حیثیت و آبروی نظام را به گونه ای به زلف اشخاص و افراد گره بزنیم که دیگر نتوانیم هیچ انتقادی به اشتباهات آنان بکنیم.
ثانیاً وقتی حساب نظام را از حساب اشخاص جدا کردیم روشنگری‏هایی نظیر آنچه توسط دکتر احمدی‏نژاد صورت گرفت نه تنها موجب بدبینی و ناامیدی مردم نسبت به نظام نمی شود، بلکه کاملاً بالعکس باعث امیدواری و دلگرمی مردم به نظام اسلامی خواهد شد.
رهبری نیز بارها نسبت به خطر اشرافی گری در نظام هشدار داده اند. توصیه‏های مکرر ایشان به روسا و کارگزاران دولت‏های گذشته از یاد کسی نرفته است؛ آنگاه که خطاب به دولت سازندگی فرمودند "من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، همه مان این طور بودیم؛ اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم، مثل خانه ی اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشته ایم، همین کافی است؟! نه، ما هم مترفین می‏شویم. وا... در جامعه‏ی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیه‏ی شریفه ی «واذا اردنا ان نهلک قریة أمرنا مترفیها ففسقوا فیها» بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش می آورد. اندازه نگهدارید." (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسؤولان دولت هاشمی و کارگزاران نظام 23/5/70)
در بند هفتم فرمان 8 ماده ای رهبری در مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز آمده است : " در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضى دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهى نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادى نمی تواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشى معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد." از همین بند بروشنی واضح است که حتی منسوبین و منصوبین رهبری نیز ممکن است دچار فساد شوند. اما وظیفه رهبر و جایگاه او چنین حکم می کند که با ابلاغ این فرمان به سران سه قوه، بجای ورود مستقیم به رویکرد حذفی افراد نظام، که گاها دارای سوابق قابل توجهی نیز می باشند، فرمان ایجاد سیستمی را صادر کند که خود سیستم افراد فاسد را شناسایی و حذف نماید( بندهای 5و 6).
اگر قوه قضاییه به علت ضعف سیستم ، که ممکن است ناشی از ترس ، رشوه ، مصلحت اندیشی نا به جا ، فرار مجرم ، نفوذ مجرم و یا معدوم کردن پرونده ها باشد نتوانست مفسدی را اعلام کند چه پیش می آید؟ آیا وظیفه اسلامی همه انسانها سکوت در برابر تاراج بیت المال است ؟
حکومت دینی لزوما نباید حکومت بی اشتباه باشد. چرا که تمام کارگزارن حکومت که معصوم نیستند، همه انقلابیون که مقدس نیستند . فلانی در انقلاب نقش داشته ، در ثبات به نظام نقش داشته اما پس از دهه 60 ما او را در لوای دیگری و در خط دیگری میبینیم که سبب میشود امروزه درباره او برای آگاهی مردم اینگونه صحبت کنیم . این اشتباهی است که آقایان مخالف نظام به عنوان مغلطه در دهان مردم انداختند که دیدید اینها دزد بودند . نه آقایان اینها موقعی که انقلاب کردند دزد نبودند ، وقتی که انقلاب شد و جز اسلام نفسانیت حاکم شد و حب ریاست آمد دزدیدند .انقلاب با هیچ کس تعریف نمیشود. امام چون تا آخرین لحظه این اسلام را رها نکرد ما او را پیر خویش می دانیم .
در هر سیستم دینی ممکن است که یک کارگزار دینی غیر معصوم دچار لغزش شود. اصلا پویایی و سلامت این سیستم و نظام در آن است که آنرا در هر لباسی بود شناسایی کند و از سیستم خارجش کند. مگر سیستم حکومت امیرالمومنین کارگزار اشتباه نداشت . ؟ حاکم اهواز بود ، حضرت نفرمود به خاطر اینکه مردم به حکومت من بدبین میشوند و به صلاح نیست با او مدارا کنم دقیقا چون او خلاف این سیستم است و مصلحت نظام را بر هم میزند حتی اگر منصوب امیرالمومنین ( که پس از پیامبر از او بالاتر نداریم) هم باشد ، حضرت برش می دارد . حضرت او را در نظام حکومتی خودش تحمل نمی کند .
این افتخار انقلاب اسلامی است که اگر مفسدی را یافت ، بدون ترس در هر منصبی که باشد اعلام کند و این شعور را باید به مردم رساند که خدمتگذار انقلاب چون غیر معصوم است ممکن است بر اثر هوای نفس پس از 6 دهه خدمت اشتباه کند . افتخار انقلاب اسلامی باید باشد که با سر بلندی او را معرفی کند و بگوید نظام من سالم است . نه مثل یک دندان پوسیده که سالهاست بدن تو را دردش آزار میدهد پنهانش کنی.


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در دوشنبه 88/9/2 و ساعت 2:48 عصر | نظرات دیگران()

عنوان اجلاسی که احمدی نژاد در سال ????، به شرکت در آن دعوت شد (و اگر آن دعوت را نمی پذیرفت به طور حتم از سوی همین کسانی که او را به خاطر شرکت در آن اجلاس شماتت می کنند به ماجراجویی و تشنج و تنش آفرینی در روابط با همسایگان متهم می شد)، «مجلس التعاون لدول الخلیج العربیه» بود. مخالفان باسواد احمدی نژاد، عنوان این اجلاس را اینگونه ترجمه می کنند: «شورای همکاری دولتهای خلیج عربی». در حالیکه هر دانش آموزی، با سوادِ عربی دوم راهنمایی می داند که ترجمه درست این عبارت، «شورای همکاری دولتهای عربی خلیج» است. چرا؟ توضیح می دهم:
کلمه «العربیة» در این عبارت به «ة»، ختم شده است، یعنی به شکل مونث به کار رفته است. در قواعد زبان عربی، صفت کلمه مونث، مونث و صفت کلمه مذکر، مذکر است. بنابراین در این عبارت، کلمه «العربیة»، صفت یک کلمه مونث است. در عبارت «دول الخلیج العربیة»، کلمه «خلیج»، دارای جنسیت مذکر است، نه مونث. بنابراین «العربیة»، نمی تواند صفت خلیج باشد. اگر صفت خلیج بود، این عبارت باید به این شکل می آمد: «دول الخلیج العربی».
اما کلمه «دول» که جمع مکسر کلمه غیر جاندار «دولة» است، از نظر جنسیت، مونث است. بنابراین روشن می شود که کلمه العربیة، صفت کلمه «دول» است و نتیجه اینکه ترجمه درست "دول الخلیج العربیة"، "دولتهای عربی خلیج" است نه "دولتهای خلیج عربی".
یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری، اخیرا در سخنرانی اش در پاسخ به سئوال انتقادی یکی از حضار که به خاطر ایام فاطمیه، لباس مشکی پوشیده بود گفته است: «به جای مشکی، لباس قرمز بپوشید ولی دروغ نگویید.» با این حال ایشان در همان سخنرانی، مدعی شده اند احمدی نژاد در اجلاسی شرکت کرده که عنوان «خلیج عربی» داشته است. من هم به نوبه خودم، خدمت این کاندیدای محترم عرض می کنم «به جای شال سبز، کراوات به گردن بیندازید ولی دروغ نگویید»!
توضیح تکمیلی
دوستانی که در صحت ادعای بنده شک دارند، می توانند ترجمه انگلیسی هر دو عبارت را با هم مقایسه کنند. همانطور که می بینید ترجمه انگلیسی این دو عبارت به ترتیب از این قرار است:
The Cooperation Council for the Arab States of the Gulf
The Cooperation Council for the Arab Gulf States


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در دوشنبه 88/9/2 و ساعت 2:44 عصر | نظرات دیگران()

1- آقای میرحسین موسوی 4 ماه است در هرجا سخنرانی می کند، اتهامات بیشماری را به دولت وارد میکند و نسبت های ناروایی به رئیس جمهور می دهد. اولاً سوال اینجاست که اگر ایشان معتقدند باید کسانی که به آنها اتهام وارد می شود در جلسه حاضر باشند(چنانچه چند بار در مناظره گفتند)، آیا در سخنرانی های و همایشها و برنامه های رادیویی و تلویزیونی ایشان، رئیس جمهور یا نماینده ای از دولت حاضر است؟ مثلا آنجا که گفتند " 300 میلیارد پول نفت کجا رفته" یا آنجا که اعلام کردند " 1 میلیاردی که در دولت گم شده را باید در ستادهای احمدی نژاد پیدا کرد"، رئیس جمهور یا نماینده ای از دولت حضور داشتند؟
ثانیا چطور است که در این همایش ها، وارد کردن اتهامات در غیاب رئیس جمهور، "شجاعت" و "جسارت" و "حرف دل مردم را زدن است"، اما در مناظره رو در رو، سکوت کردن ایشان و ناتوانی از پاسخ گویی به اتهاماتی که قبلا زده اند، می شود "متانت" و "وقار" !؟ گذشته از این، اگر ایشان همه جا داد تظلم می دهد و به قول خودش برای گرفتن حق مردم به میدان آمده، پس در مقابل کسی که معتقد است این حق را ضایع کرده، چه جای سکوت و متانت ورزی است!؟
2- در 40 دقیقه ای که آقای موسوی فرصت صحبت کردن داشت، چند بار توهین های مستقیمی به رئیس جمهور کرد. دوران ریاست ایشان را با دوران استبداد صغیر مقایسه کرد، ایشان را به رضاخان تشبیه کرد، سیاستهای عهد قجری را به دولت نسبت داد و روش ایشان را دیکتاتوری نامید. در مقابل، احمدی نژاد 3 بار در شروع صحبتهایش گفت "آقای موسوی من شما را دوست دارم". حالا این اظهار علاقه، شد "بی ادبی" ؟ و توهین های آقای موسوی "متانت"؟
3- آقای موسوی بارها اعلام کردند که معتقد به گردش آزاد اطلاعات هستند و دانستن حقایق را حق مردم میدانند و با همین توجیه تا الان به جای ارائه برنامه فقط به اتهام و تخریب دولت پرداخته اند. ولی وقتی با اعلام اسامی مفسدین اقتصادی، جاعلان مدارک تحصیلی و تناقض گویی های خود مواجه می شوند، این ارئه اطلاعات به مردم را "بی ادبی" می نامند.
4- بارها و بارها روزنامه های دوم خردادی و حامیان آقای موسوی، اعلام کردند اگر مفسدین اقتصادی وجود دارد چرا اسامی آنها را اعلام نمی کنید. آقای موسوی هم وجود مافیاهای نفتی را غیر واقعی و خیالی نامید. اما حالا که اجابت درخواست خود ایشان، یعنی اعلام مفاسد اقتصادی، چیزی جز روسیاهی برایشان باقی نگذاشته، کار رئیس جمهور شده "بی ادبی"
5- در همین برنامه مناظره، آقای موسوی اتهاماتی را به آقای محصولی، کردان و مسئولین سایت رجانیوز، وارد کرد. اما اسم بردن از فرزندان آقای هاشمی و ناطق نوری را به دلیل اینکه در جلسه حاضر نیستند، کار ناپسندی دانست. سوال اینجاست که آقای محصولی و کردان و مسئولین رجانیوز، در جلسه حاضر بودند؟ یا اینکه اصولاً ایشان آبروی فرزندان آقای هاشمی و ناطق را مهمتر از دیگران می دانند!؟
6- آقای موسوی در مناظره از آقایان هاشمی و خاتمی اعلام برائت کردند. البته اگر در گفته خود صادق باشند و بعد از این واقعا آقای هاشمی و خاتمی به ایشان "ربطی نداشته باشند"، ما این را به فال نیک می گیریم. ولی برایمان سوال است که چرا در همایشی که به اسم ایشان برگزار می شود و خود ایشان در آن حاضر نیستند، آقای خاتمی و دختر آقای هاشمی را به جای خودشان برای سخنرانی می فرستند؟
ایشان گفتند هرکس می تواند از من حمایت کند و هر ایرانی یک ستاد. سوال اینجاست که چرا همه غارتگران بیت المال از ایشان حمایت می کنند؟ چرا از احمدی نژاد حمایت نمی کنند؟ چرا مشارکتی ها، سازمان مجاهدین و نهضت آزادی ها، بهاییان، و طراحان براندازی جمهوری اسلامی، همه از موسوی حمایت میکنند؟ اینکه دیگر به خود آقای موسوی مربوط می شود!
7- چطور می شود که اهانتهای مکرری در این چهار سال به دکتر صورت می گیرد لقبهای مختلفی از کوتوله سیاسی تا آدم خرافاتی و اس ام اس های موهن در مورد وی ایجاد می شود و هیچ کدام از آنها بی ادبی محسوب نمی شود اما دکتر هنگامی که پس از 4 سال سکوت خود را می شکند می شود بی ادبی؟


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در دوشنبه 88/9/2 و ساعت 2:41 عصر | نظرات دیگران()

))) 4 سال گذشته جزو سخت‌ترین مقاطع تاریخ ملت ایران در قرن معاصر بود. در این سالها بحران‌های عظیم سیاسی و اقتصادی جهان، اشغال افغانستان، تهدید به حمله، تحریم بی‌سابقه و فشار اقتصادی و سنگین‌ترین جنگ روانی علیه یک ملت جریان داشت اما ملت ایران در برابر همه فشارها ایستاد و امروز می‌بینیم که اعتماد به نفس و خودباوری و امید به آینده و عزت ملت ایران در نقطه اوج است.

))) ‌در این 4 سال در عرصه اقتصادی علی‌رغم همه فشارها، دستاوردهای عظیمی در اختیار ملت ایران قرار گرفت در شرایطی که تقریباً همه کشورهای بلوک سرمایه‌داری و وابستگانشان در شرایط بحرانی و التهاب اقتصادی بسر می‌برند اما در ایران عزیز ما شاهد یک ثبات نسبی بالا هستیم و رشد و تولید و سرمایه‌گذاری ما روزافزون است.

))) در طی 50 سال از شروع صنعت فولاد در ایران ظرفیت تولید 10 میلیون تن بود که اکنون این میزان به 17.7 میلیون تن رسید یعنی شاهد 70 درصد رشد در این صنعت بودیم؛ ظرفیت سیمان ایران نیز پیش از این دولت 34 میلیون تن بود که امروز به 64 میلیون تن رسیده است و در زمینه آلومینیم نیز رقم 218 هزار تن به 457 هزار تن رسیده است.

))) در پتروشیمی تولید 24 میلیون تنی در سال در پیش از این دولت به بیش از 48 میلیون تن در سال رسیده و در زمینه مس نیز آمار تولید 178 هزار تنی به 260 هزار تن رسیده و در مجموع اکنون کارخانه‌های ما در آرامش بسر می‌برند.

))) تولید نفتی ایران نیز در دولت نهم به بیش از سه برابر بالاترین مقدار تولید در دولتهای قبل رسید و علی‌رغم تحریم‌های شدید در طول این 4 سال ما شاهد بیش از 66 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری و 70 میلیارد دلار قرارداد جدید نفتی هستیم.

))) در زمینه علم و فناوری نیز تا سال 83، 3هزار و 500 مقاله علمی داشتیم که در سال 87 و فقط در وزارت علوم 13 هزار و 500 مقاله علمی به ثبت رسیده است، در زمینه اختراعات نیز قبل از انقلاب ثبت اختراع نداشتیم اما پس از آن 4650 اختراع اختراع به ثبت رسیده بود که در 4 سال دولت نهم به بیش از 20 هزار اختراع رسید.

))) در عرصه هسته‌ای امروز ما جزو چند کشور هسته‌ای جهان و در عرصه هوافضا جزو 9 کشور جهان و در بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و سلو‌ل‌های بنیادی جزو چند کشور برتر جهان هستیم و عمران و آبادانی در این دولت سه برابر مدت مشابه دولت قبل بوده است.

))) نرخ بیکاری در ابتدای آغاز به کار دولت نهم 12.9 درصد بود اما علی‌رغم آنکه حدود 50 درصد بیش از پیش‌بینی قانون برنامه نیرو وارد بازار شد، نرخ بیکاری در دولت نهم به 10 درصد کاهش یافت و تعداد 800 هزار نفر از بیکاران کم شد.

))) برخلاف برخی‌ها که خیال می‌کنند تهدید را با سازش می‌توان برطرف کرد، ملت ما نشان داد که راه برطرف کردن تهدید، موضع اقتدار است و می‌بینید کسانی که 3 سال قبل می‌گفتند می‌خواهیم ایران را از نقشه دنیا حذف کنیم، امروز در تمجید از فرهنگ و تاریخ ملت ایران مسابقه گذاشته‌اند و همان کسانی که می‌گفتند می‌خواهیم ایران را منزوی کنیم، امروز خواستار مشارکت ایران در مدیریت جهان هستند و ملت ایران نیز آماده مشارکت در مدیریت جهانی برمبنای صلح، امنیت و برادری است.

))) این آغاز راه است و باور ما این است که ملت ایران ظرفیت‌های عظیمی دارد و همه این تحولات نشاندهنده آن است که همه این ظرفیت‌های عظیم هنوز شکوفا نشده چرا که برای این شکوفایی تازه بسترسازی انجام شده است.

))) همه ما باور داریم که ملت ایران برای تصمیمات و کارهای بزرگ آمادگی دارد و می‌‌توانددر عرصه‌های جهانی نقش‌آفرینی کند و اثبات شد که ساختن ایران و نقش‌آفرینی در عرصه‌های جهانی لازم و ملزوم یکدیگر هستند؛ باور ما این است که امروز شرایط برای جهش‌ها و تصمیمات بزرگتر آماده شده و ملت ایران در آستانه حرکت‌های بزرگ به سمت قله‌ها است و البته این بدان معنا نیست که اشکلات وجود ندارد اما مهمتر از همه عزم یک ملت برای فتح قله‌های بلند است امروز این عزم و اعتماد به نفس و خودباوری ملی در اوج قرار دارد.


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در دوشنبه 88/9/2 و ساعت 2:20 عصر | نظرات دیگران()

بر خلاف همه تحلیل هایی که تا به حال شده است، بنظر می رسد که این سید محمد خاتمی بود که بازی مهندس میرحسین موسوی را بر هم زد و نه بر عکس. اساساً خاتمی خود مستقلاً بازی خاصی را برای انتخابات ریاست جمهوری طراحی نکرده بود که بتوان از بر هم خوردن آن سخن گفت. خروج خاتمی طراحی هایی که مهندس موسوی ترتیب داده بود را به طور کامل با شکست مواجه ساخت.

مهندس موسوی از چند ماه قبل با طراحی مشخصی وارد فضای سیاسی و انتخاباتی شد و یکی از مهم ترین قطعه های پازل طراحی شده توسط او حضور خاتمی در عرصه بود! اگر چه مهندس مواضع انتخاباتی خود را اصولاً در تقابل با احمدی نژاد و دولت نهم چیده بود، اما نیاز داشت که در عین حال جایی بیرون از دعوای همیشگی احمدی نژاد و مخالفانش بایستد. تنها شیو? تحقق این امر آن بود که کاندیدای «مخالفان همیشگی احمدی نژاد» نیز در صحنه حاضر باشد.

این موقعیت برای او چند مزیت داشت. اول اینکه قرار گرفتن او در سایه درگیری جاری میان هواداران احمدی نژاد و خاتمی امکان حرکت « چراغ خاموش » را فراهم می ساخت و توجه رقیب را عمدتاً به تحرکات پر سر و صدای خاتمی معطوف می کرد. در عین حال موسوی می توانست به تدریج با شکل دادن به فضای « نه این، نه آن »، خود را به عنوان گزینه ای که هم نقاط قوت خاتمی و هم نقاط قوت احمدی نژاد را دارد و معایب هیچ یک از این دو را ندارد، تعریف کند، اما از هر دوی اینها مهم تر، موسوی و تیم انتخاباتی او به طور محسوسی چشم امید ( یا بگویم طمع! ) به بدنه اجتماعی جریان اصولگرا دوخته بودند. در چنین فضایی آنان می توانستند از طریق تمسک به ادبیات اصولی و انقلابی و تفکیک خود از جریان اصلاح طلب موجود، بخش هایی از این عقبه اجتماعی را که به دلایلی از احمدی نژاد و دولت نهم گله مند است، با خود همراه سازند.

با چنین تحلیلی مهندس موسوی به گونه ای هوشمندانه خاتمی را به سمت کاندیداتوری هل داد! از نظر او ماجرا از دو حال خارج نبود. یا او در پیشبرد پروژه طراحی شده موفق نمی شد. در این صورت او می توانست کمی قبل از انتخابات ( مثلاً زمان ثبت نام ) با استناد به دلایلی چون شرایط حساس کشور و ... به نفع خاتمی انصراف دهد. ضمن اینکه به هر حال از زاویه ای متفاوت انتقاداتی به دکتر احمدی نژاد وارد کرده و دست کم بخشی از عقبه اجتماعی او را دچار تردید و تزلزل کرده بود. اما اگر میرحسین در اجرای بازی طراحی شده خود موفق و قادر به ایجاد موج اجتماعی می شد، اطمینان داشت که خاتمی نهایتاً خود را از چنگال بازیگردانان خلاص خواهد کرد و به نفع او انصراف خواهد داد. ممکن بود این مسأله با واکنش منفی هواداران خاتمی مواجه شود ولی بخش قابل ملاحظه ای از آنان همان گونه که در سال 84 ، ظرف یک هفته متقاعد شدند که برای جلوگیری از خطر فاشیسم (!) به عالیجناب سرخپوش سابق رأی دهند، حالا هم می توانستند ظرف دو سه هفته راجع به رأی به مهندس موسوی قانع شوند.

باید اعتراف کرد که مهندس موسوی مراحل اولیه پروژه خود را با موفقیت اجرا کرد. اما انصراف خاتمی، این طراحی را در همان مراحل آغازین نابود کرد.

البته انتخابات ریاست جمهوری ما طی ادوار اخیر غالباً با نتایج غیر منتظره همراه بوده است و به ویژه تحولات یکی دو هفته آخر نقش تعیین کننده ای در شکل گیری این نتیجه دارد. بر این مبنا پیروزی مهندس موسوی یا حتی حجه الاسلام کروبی در انتخابات محال نیست. ولی بنظر می رسد که احتمال این پیروزی به شدت کاهش یافته است.

http://sajjadsaffar.blogfa.com
 نوشته شده توسط نشریه چشمه در دوشنبه 88/4/8 و ساعت 6:52 عصر | نظرات دیگران()

نماینده یک ملت شجاع

اولین و دومین کنفرانس ضد نژادپرستی 3 دهه پیش در سوئیس برگزار شد که دستور کار این دو کنفرانس عمدتا محکوم کردن نظام آپارتاید حاکم بر کشور آفریقای جنوبی بود. اما سومین کنفرانس پس از سقوط نظام آپارتاید در شهر دوربان آفریقای جنوبی در سال ???? برگزار شد که به دوربان ? معروف گشت. کنفرانس دوربان ? محکومیت رژیم نژاد پرست اسرائیل را سبب شد به طوری که نمایندگان آمریکا و اسرائیل مجبور به ترک سالن شدند. در کنفرانس اخیر نیز آمریکا، کانادا، ایتالیا، استرالیا، هلند، زلاند نو و رژیم صهیونیستی از ترس تکرار آن واقعه، حضور در کنفرانس را تحریم کردند. حتی، رژیم صهیونیستی در اعتراض به دست‌دادن و ملاقات رسمی رئیس‌جمهور سوئیس (کشور میزبان همایش) با احمدی‌نژاد، سفیر خود را از این کشور فراخواند.

در این سخنرانی و نشست چند نکته قابل توجه است:

1.    در طول سخنرانی احمدی‌نژاد، سه بار، افرادی سعی در قطع سخنان او داشتند که با دخالت پلیس از سالن اخراج شدند. اولین اغتشاش در همان طبق? همکف محل اصلی برگزاری نشست رخ داد و حضور شخص آشوب‌گر در آن قسمت و همچنین شروع وی به فعالیت از همان نخستین ثانیه‌های شروعِ سخنان احمدی‌نژاد، نشان از سناریوی از پیش برنامه‌ریزی شد? رژیم صهیونیستی و ایالات متحده برای جلوگیری از ایراد موضع تهران داشت. به علاوه، افرادی در طبق? دوم سالن و در محل خبرنگاران و مهمانان ویژه، دو بار اقدام به هیاهو نمودند که با تأخیر پلیس، لحظات اندکی به کار خود ادامه دادند، ولی جالب در این میان، لبخندهای رئیس‌جمهور کشورمان بود که حکایت از آرامش وی در لحظات ایراد سخنرانی داشت.

2.    در دقایق اولی? سخنرانی احمدی‌نژاد و با وارد آوردن اتهامات فراوان به رژیم صهیونیستی و به تبع آن امریکا، هیئت نمایندگی برخی کشورها از جمله، فرانسه، ایتالیا و دانمارک، اقدام به ترک سالن اجلاس کردند که نشان از چیزی جز یک ترفند از پیش طراحی شده برای ایجاد اخلال در روند برگزاری اجلاس و آغاز فشارهای رسانه‌ای برای بی‌اعتبار ساختن اجلاس و سخنان شخص احمدی‌نژاد نداشت.

3.    مدعیان دورغین دموکراسی غربی تحمل شنیدن بیست دقیقه از سخنان یکی از رؤسای جمهور جهان که بر خلاف نظر آنان است را بر اساس معیارهای دموکراسی خود ندارند و از روزهای قبل با هر ترفندی سعی در لغو آن داشتند.

4.    ، گرچه تردیدی در رفتار نژادپرستان? رژیم صهیونیستی وجود نداشت و ندارد، و نویسندگان و پژوهش‌گران مستقل در سرتاسر جهان، بارها و بارها آن را فریاد زده‌اند، اما این اجلاس مشخص کرد که کشورهای غربی تا چه اندازه در بندِ رژیم صهیونیستی قرار دارند و لابی صهیونیستی از چه قدرتی در سطح سران آن‌ها برخوردار است.

"ضربه به حریف در خاک دشمن" که از خصوصیات بارز دیپلماسی دولت نهم است، بار دیگر در ژنو تکرار شد و خاطره ی سخنرانی حماسی رئیس جمهور در دانشگاه کلمبیا را زنده کرد.

http://basijjahani.blogfa.com


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در دوشنبه 88/4/8 و ساعت 5:49 عصر | نظرات دیگران()

چند روز پیش آقای رسایی طی سخنانی در مجلس به نکات مهمی اشاره کرد که اگر چه  این سخنان از وضوح بسیار بالایی برخوردار هست و قابل انکار نمی باشد ولی عصبانیت اشخاصی را برانگیخت و آنان را به سخن گفتن در حوزه اخلاق واداشت که اصولا به عمرشان اخلاق را نشناخته و متخلق به هیچ یک از اصول اولیه اخلاقی و انسانی نبوده اند !

هنگامی که مدیر مسئول روزنامه ابرار با چشم پوشی بر واقعیات از عدم تحصیلات حوزوی آقای رسایی سخن می گوید در حالی که رسایی درس خارج فقه را در محضر مراجع بزرگ تقلید سپری کرده است و هنگامی که ابطحی از اخلاق سخن می گوید انسان بی اختیار به یاد جنایتکارانی می افتد که خون حسین و یارانش را در کربلا ریختند و در مکه  بحث فقهی به راه انداختند که آیا ریختن خون پشه جایز هست یا نه؟! واقعا آقای رسایی چه گفت که این گونه مورد هجوم واقع گشته است؟ از چشمان پف کرده سید خندان به خاطر تماشای بازی فوتبال تا نصفه های شب سخن گفتن و اشاره به این که دولت نهم تا نصفه های شب و هر از گاهی تا صبح مشغول خدمت به مردم می باشند دروغ هست که این گونه مورد انکارش قرار می دهند؟

اشاره به این که دولت اصلاحات باعث شیر شدن کسانی مثل اکبر گنجی شد که در دوران حکومت خاتمی بگوید و بنویسد که حسین قربانی خشونت جدش شد!و امروز حتی خدا را انکار کند و اثباتش را غیر ممکن بداند! دروغ هست که این گونه مدعیان اخلاق براشفته اند؟ آیا در زمان دولت اصلاحات و مدیریت مهاجرانی در وزارت ارشاد نبود که مراجع مسلم تقلید و علمای اعلام همچون آیه الله جوادی آملی در اعتراض به وضعیت فرهنگی کشور تحصن بزرگی را به راه انداختند و با پیام تشکر رهبری مواجه گشتند؟ آیا در زمان سید خندان نبود که رهبری بارها و بارها از وضعیت فرهنگی کشور گله کردند و با صراحت هر چه تمامتر فرمودند من از وزارت ارشاد ناراضی هستم و تعدادی از مطبوعات پایگاه دشمن شده اند؟

مدعیان اخلاق ! کدامیک از این مسائل را انکار می کنند و بر کدامین طبل می کوبند !  بر طبل انکار و یا افتخار و مباهات به فجایعی که در دوران حکومتشان خلق کردند؟

مردم انتخاب خواهند کرد که به کدام روحیه و منش رای دهند !

روحیه طغیان بر ارزش های الهی و یا روحیه ولایت مداری و تبعیت از ارزش های الهی .

کسانی که از گفتن نام ا... به بهانه وهن مذهب !!!در مجامع جهانی خودداری می کردند و یا به کسی که سخنانش را با نام مهدی موعود آن انسان کاملی که چشم های منتظر عاشقان به دیدارش لحظه شماری می کنند شروع می کند ؟ کدامیک؟

ما بی صبرانه متنظر انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری هستیم و از همه مدعیان می خواهیم و خواهش می کنیم که بیایند و امتحان کنند !

خاتمی ، میر حسین موسوی ، کروبی ، روحانی ، قالیباف و ...الخ همه و همه بیایند ! و همراه با پدر معنویشان آقای هاشمی او هم بیاید و در روز آخر همه به نفع او کنار بکشند ! هراسی نیست !

چپ و راست ! محافظه کاران و اصلاح طلبان ، به اصطلاح اصولگرایان و لائیک های اصلاح طلب ، سلطنت طلب ها و کمونیست هایی که امروز مدعی ارزش های بالای انسانی شده اند همه و همه بیایند و ما با احمدی نژاد خواهیم آمد و با پرچمی در دست و آن عدالت که این گونه به عده ای را به هراس انداخته است !

ما را از چه می ترسانید ؟! متظرتان در روز موعود هستیم .

http://basijjahani.blogfa.com/


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در دوشنبه 87/11/21 و ساعت 9:46 عصر | نظرات دیگران()

چندی پیش, همایش صدمین سال قانونگذاری در ایران به دعوت آقای لاریجانی در مجلس شورای اسلامی برگزار شد. سه مسئله ای که در این همایش بیش از دیگر موارد نمود پیدا کرد و رسانه ها پیرامون آن مانور دادند، یکی حضور چهره های شاخص از جریانات قانونی و غیر قانونی کشور در این همایش بود و دیگری مسئله مطرح شدن طرح وحدت ملی و سومین مورد، عدم حضور شخص رئیس جمهور در این همایش بود!

اما نکته ای که با توجه به این سه مورد جای بحث دارد، این است که حاضرین در این همایش در دوران زعامت خود بر مجلس و دستگاههای اجرایی چه گلی به سر ملت زده اند که امروز با ایجاد وحدت میان خود می خواهند آن را تکرار کنند!؟ چه شده است که سران نهضت آزادی که به دلیل غیر قانونی بودن جبهه مطبوع خود، امکان حضور در رسانه های رسمی کشور را ندارند، به همایشی دعوت می گردند که میزبان آن، نمایندگان اصولگرای!!! ملت هستند؟! این چه وحدت ملی ای است که منتخب حداقل هفده میلیون نفر در آن حضور ندارد؟! گویا آقای سحابی پشتوانه مردمی بیشتری از آقای احمدی نژاد دارد؟! نامه 120 نفر از همین نمایندگان به رهبر انقلاب را فراموش نکرده ایم که ایشان را توصیه به نوشیدن جام زهر کردند؟!

نمی توان اسم آن را وحدت ملی گذاشت. چرا که نکته مشترک مدعوین به این همایش، نمایندگی ملت نیست! بلکه نقطه مشترک، انحصار طلبی در قدرت است! پس اسم دقیق آن، طرح وحدت قدرت است! وحدت قدرت علیه کسی که از ایشان نیست! وحدت قدرت علیه گفتمانی که سالهاست در جماران خاک می خورد! وحدت قدرت علیه خواست مردم!

اما سوال اساسی این است که آقای احمدی نژاد تا کی باید تاوان ورود به منطقه ممنوعه قدرت را بدهد؟!!!

http://kamalkhani.blogfa.com

 


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در پنج شنبه 87/9/28 و ساعت 12:41 صبح | نظرات دیگران()

حسین موسویان عضو تیم مذاکره کننده هسته ای ایران در دولت خاتمی، از دوره ریاست هاشمی رفسنجانی مورد ظن مقامات اطلاعات بود، ولی به دلیل نزدیکی اش با هاشمی، کسی جرأت نزدیک شدن به وی را نداشت.

بعد از این که مقامات مذاکره کننده جدید در مذاکره خود احساس کردند طرف‌های مذاکره از تصمیمات و پیشنهادات مقامات ایرانی مطلع هستند، موسویان بیشتر تحت نظر قرار گرفت و سرانجام وزارت اطلاعات به این نتیجه رسید که منفذ اطلاعاتی، حسین موسویان است. وی اردیبهشت ماه سال 86 توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد.

* موسویان اطلاعاتی از مسائل مختلف کشور بویژه مسایل هسته ای کشور را در اختیار سفارت انگلیس و ژاپن قرار داده است.

* موسویان مدت ها با عوامل اطلاعاتی سرویس های انگلیس و ژاپن در تماس بوده و حتی صدای او در برخی مذاکرات تلفنی نیز ضبط شده است. به طور مثال موسویان در یکی از همین مذاکرات تلفنی به طرف خارجی می گوید با پشتیبانی شما مجلس هشتم را فتح خواهیم کرد!

* از منزل موسویان 86 سند به کلی سری و 51 سند سری و محرمانه نظام به دست آمده است.

* برخی اسناد مربوط به دوره قبلی وزارت اطلاعات توسط موسویان به انگلیسی ها داده شده است. وی در قبال این خدمات، ویزای 5 ساله انگلیس را گرفته است.

*موسویان در یک مذاکره پنهانی به طرف انگلیسی یادآور شده که دولت هزینه مرکز تحقیقات استراتژیک را کاهش داده و لذا لازم است انگلیسی ها در این باره کمک هایی به مرکز نمایند. که در ازای این درخواست طرف انگلیسی هزینه برگزاری چند کنفرانس در داخل و خارج کشور را پرداخت کرده است.

برای موسویان بی شک ششم و هفتم آذرماه روزهایی به خاطر سپردنی است. صبح ششم بود که یکی از خبرنگاران متخصص در اخبار وی‍ژه گفت حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی دیروز در دیدار با یکی از مقامات تهدید کرده اند که اگر موسویان از اتهام جاسوسی تبرئه نشود از سمت خود استعفا خواهند داد و پیش بینی کرد که خبر تبرئه او تا ساعاتی دیگر اعلام شود.

هنوز دقایقی از این مکالمه نگذشته بود که سخنگوی قوه قضائیه از بی گناهی موسویان در اتهامات جاسوسی خبر داد، بسیاری از خبرنگاران که در جریان ضمنی سوابق موسیان بودند از این خبر شکه شده بودند، یکی از آنها بیشتر از این تهدیدات لابی ها را موثر می دانست و به شایعاتی درباره احضارهای مکرر قاضی حداد (معاونت امنیت دادستانی)‌در روزهای اخیر اشاره کرد و از سوابق روشن! وی و مسئول دفتر معروفش سید مجید گفت و ...

با سخنان جمشیدی و حمایتهایی که افراد شاخصی از موسویان کردند، همه داستان را تمام شده می دانستند و شایعاتی درباره تصمیم موسویان برای شکایت از تمامی مسئولین و خبرنگارانی که وی را جاسوس نامیده بودند رواج یافته بود.

در همین میان بود که چهارشنبه صبح رییس جمهور در میان خبرنگاران پیشنهاد کرد متن گفتگوهای موسویان در اختیار افکار عمومی قرار گیرد و تاکید کرده بود که مردم که از بیگانگان نامحرم تر نیستند!

وزارت اطلاعات نیز بلافاصله خبر داد که اگر قوه قضائیه مانع نشود آمادگی کامل دارد که این سخنان را منتشر سازد...

به ناگاه قاضی مرتضوی که در این پرونده بیشتر حاشیه نشین بود به متن وارد شد و با نقض قرار صادره در خصوص اتهامات موسویان، آنرا مغایر با موازین قانونی تشخیص داد و تصمیم معاونت امنیت را در این رابطه نقض و دستور ادامه تعقیب متهم را صادر کرد.

این خبر که توسط روابط عمومی دادسرای تهران اعلام شده بود تاکید داشت دادستان تهران در این اظهار نظر با توجه به عناوین اتهامی و موضوعات مطروحه، به صلاحیت رسیدگی بازپرس در تحقیقات مقدماتی اشاره و با توجه به ایردات شکلی و ماهوی و نقص تحقیقات قرار صادره توسط معاونت امنیت دادسرا نقض کرد و پرونده جهت ادامه رسیدگی به شعبه بازپرسی ارجاع می‌گردد تا بازپرس منتخب نسبت به تکمیل تحقیقات مورد نظر دادستان و رسیدگی به اظهار نظر قضایی اقدام کند.

همزمان با این خبر، خبر دیگری نیز از وی منتشر شد: دادستان تهران در نامه‌یی خطاب به وزارت اطلاعات افشای هرگونه‌ اطلاعاتی پیرامون این پرونده را تا زمان رسیدگی نهایی و قطعیت دادنامه ممنوع اعلام کرد.   به نظر شما آیا ربطی بین سخنان احمدی نژاد در میان خبرنگاران و این دو خبر می توان یافت؟

http://hamedtalebi.blogfa.com

http://www.sepehrnews.i


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در یکشنبه 86/9/11 و ساعت 11:10 عصر | نظرات دیگران()

   این از خصوصیات لایتغیر عالم سیاست است که هر کس و در هر روز می تواند به چند رنگ و چند صورت تغییر شکل داده خود را نشان دهد.

کنایه و معرض اصلی این سخنان به نوشتار اخیر آقای مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی بر می گردد که طی آن از قوه قضائیه خواسته است تا رئیس جمهور را مورد محاکمه قرار داده و در نهایت او را دستگیر کند. که روی سخنان اصلی آقای مهاجری درباره ادعاهای ریاست جمهوری در زمینه جاسوسان هسته ای و دانشگاه آزاد و حیف و میل های صورت گرفته در این نهاد علمی تحقیقاتی کشور بوده است.

دراینجا جهت تنویر افکار عمومی،  چند نکته ای را در این رابطه خاطر نشان می شود :

اول اینکه با روی کار آمدن دولت نهم و کنار رفتن بسیاری از دولتمردانی که آباء و اجدادی رئیس زاده شده و دهه ها و سال ها پست و مقام خدمت به مردم! را رها نمی کردند این تصور چندان مشکلی نبود که دوستان و هم قطاران آنها شمشیر از رو کشیده و دولت منتخب مردمی را زیر سوال برند. در نتیجه سخنان و نوشته های قطاری آقای مهاجری هم از این منظر تا حدودی قابل تاویل و توجیه پذیر است.

دوم ؛ اینکه چرا چنین ادعایی در مورد آقای مهاجری داریم، باید با رجوع به دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی  و کنکاش در وقایع صورت گرفته به کنه مطلب پی برد. آنگاه که آقای مهاجری و دوستان در صدد تصویب طرحی بودند تا با آن ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی را مادام العمر کرده و به نام جمهوریت سلطنت اسلامی بنا کنند. این در حالی است که آقای مهاجری با عنوان نمایندگی رهبری در روزنامه تحت مسئولیتش ، میداند که چنین چیزی حتی در رابطه با جایگاه ولایت فقیه نیز متصور نیست روی دیگر این خصومت ها و دلایل وابستگی آقای مهاجری به گذشتگان را باید درسکوت وی در قبال اعمال و رفتار خلاف شرع و قانون اولیای گذشته خود دید که از حضور بر قبر شاه خائن و درج پیام فرح پهلوی در نشریه تحت مسئولیت فائزه هاشمی گرفته تا هزاران بریز و بپاش و حیف ومیل بیت المال توسط کارگزارانی ها را شامل می شود.

چهارم اینکه؛ آقای مهاجری که نوشته سرتاسر احساس و حب و غرض خود را نثار دولت کرده است و دانشگاه آزاد و برخی اشخاص را که به اذعان عالی ترین مقام امنیتی کشور جاسوسی اشان ثابت شده است را به روی سر خود گذاشته اند، آیا می توانند نویسنده این مطلب و هم فکرانشان را به این نکته رهنمون شوند که مرجع و محل مورد قبول ایشان در حکومت چه کسی و کجاست؟ اگر دولت است که دیدیم نیست، اگر قوه قضائیه است که نشان دادند از این وادی نیز رهایند ( همین چندماه پیش آقای مهاجری سیستم قضائی را به باد هتک و هجوم گرفت و به شدت این دتسگاه حساس کشوری را تضعیف کرد) و مجلس نیز به طریق اولی نیست، پس اگر همان آقای هاشمی و دار و دسته فکری ایشان هستند که پس نباید انتظار داشت کسی را که به مدد آقای هاشمی به جایگاه و پست های حساس حکومتی دست پیدا کرده از جانب ایشان رانده و یا طرد شوند.

سخن مفصل است و به نظر همین اندک کافی باشد و باید به آن بسنده کرد و در آخر باید گفت که ای مهاجر جامانده از قافله هفت تیر و شهیدان رجایی و باهنر و شهید مظلوم بهشتی، به کجا چنین شتابان ؟

منبع :  http://nasle-bidar.blogfa.ir


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در یکشنبه 86/9/4 و ساعت 11:43 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2      
درباره خودم

نشریه چشمه
نشریه چشمه
نشریه چشمه / هفته نامه سیاسی فرهنگی خبری / منتشره در دانشگاه فردوسی مشهد صاحب امتیاز و مدیر مسئول : حمیدرضا خداوردی ندرآبادی سردبیر : مهدی عبدی

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 2
مجموع بازدیدها: 208200
فهرست موضوعی یادداشت ها
اخبار هفتگی[23] . اخبار کوتاه[13] . احمدی نژاد[11] . انتخابات 88[11] . پی دی اف نشریه چشمه[10] . PDF[9] . انقلاب اسلامی[8] . امام خمینی (ره)[7] . اصلاح طلبان[7] . سخنان امام خمینی (ره)[6] . شعر[5] . بیانات مقام معظم رهبری[5] . خاتمی[5] . اسرائیل[4] . پی دی اف[4] . کروبی[4] . میرحسین موسوی[4] . هاشمی رفسنجانی[3] . قزوه[3] . قوه قضائیه[3] . میر حسین موسوی[3] . انتخابات[3] . آرمانهای انقلاب اسلامی[3] . آمریکا[3] . حسین موسویان[3] . جاسوس هسته ای[3] . اهل بیت (ع)[2] . دانشگاه آزاد[2] . دولت نهم[2] . اخبار کوتاه[2] . آرمان های انقلاب[2] . 16 آذر[2] . امام علی (ع)[2] . اسلام[2] . اقتصاد[2] . مناظره[2] . لاریجانی[2] . مفسد اقتصادی[2] . رژیم پهلوی[2] . سیاست خارجه[2] . شهید آوینی[2] . فرهنگ[2] . غرب[2] . لیبرالیسم[2] . ماهواره امید . مجلس ششم . مجلس شورای اسلامی . محرم . محمدرضا شاه . محمود احمدی نژاد . مذهبی ها . مسئله هسته ای . مسیح مهاجری . مطهری . مفاخر ملی . غرور ملی . غزه . فتح خون . فرح . فلسطین . فوکویاما . شماره 31 . شهید . شیعه . صادق هدایت . صهیونیسم . طرح وحدت ملی . طنز . عدالت . علم . عماد مغنیه . سیاست خارجی . سید حسن خمینی . سید حسن عاملی . سید حسن نصرالله . سید مهدی شجاعی . شاه . سعادت بشر . سلمان رشدی . مقام معظم رهبری . لبنان . لیبرال دموکراسی . کلانشهر . همایش صدمین سال قانونگذاری . وزارت اطلاعات . یادگار امام . کاخ مرمر . کنفرانس ضد نژادپرستی . نسل سوم . نشریه چشمه . نهج البلاغه . نیروی انتظامی . امام حسین (ع) . اصلاحات . اصولگرایان . اشراف مذهبی . اخبار کوتاه هفتگی . انتخابات ریاست جمهوری . انتظار . انتقاد . انرژی هسته ای . 18 تیر . 22 بهمن . ‏ خلیج فارس . 13 آبان . آرمانهای انقلاب . آزادی . آسیب های اجتماعی . اس ام اس . استعفای میر حسین موسوی . آمریکا . آمریکا ستیزی . آیات شیطانی . رابطه با آمریکا . راه امام . راهپیمایی . دانشگاه فردوسی مشهد . دموکراسی . دهه چهارم . دهه فجر . دوربان 2 . دوربین مداربسته . حکومت . حمله آمریکا . حکومت . حکومت دینی . حکومت مردمی . خودسوزی . پوچ گرایی . بسیج دانشجویی . انگلیس . پیشرفت . تربیت . تروریسم . تمسخر . توهین به اسلام . جامعیت اسلام . جامعیت امام علی (ع) . جامعیت در علوم . جانباز . جمع اضداد بین احساسات . جمهوری اسلامی . جنبش دانشجویی . جنبش سبز . جنگ 33 روزه . حاج رضوان . حسن روحانی .
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه