نشریه چشمه
این از خصوصیات لایتغیر عالم سیاست است که هر کس و در هر روز می تواند به چند رنگ و چند صورت تغییر شکل داده خود را نشان دهد.
کنایه و معرض اصلی این سخنان به نوشتار اخیر آقای مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی بر می گردد که طی آن از قوه قضائیه خواسته است تا رئیس جمهور را مورد محاکمه قرار داده و در نهایت او را دستگیر کند. که روی سخنان اصلی آقای مهاجری درباره ادعاهای ریاست جمهوری در زمینه جاسوسان هسته ای و دانشگاه آزاد و حیف و میل های صورت گرفته در این نهاد علمی تحقیقاتی کشور بوده است.
دراینجا جهت تنویر افکار عمومی، چند نکته ای را در این رابطه خاطر نشان می شود :
اول اینکه با روی کار آمدن دولت نهم و کنار رفتن بسیاری از دولتمردانی که آباء و اجدادی رئیس زاده شده و دهه ها و سال ها پست و مقام خدمت به مردم! را رها نمی کردند این تصور چندان مشکلی نبود که دوستان و هم قطاران آنها شمشیر از رو کشیده و دولت منتخب مردمی را زیر سوال برند. در نتیجه سخنان و نوشته های قطاری آقای مهاجری هم از این منظر تا حدودی قابل تاویل و توجیه پذیر است.
دوم ؛ اینکه چرا چنین ادعایی در مورد آقای مهاجری داریم، باید با رجوع به دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی و کنکاش در وقایع صورت گرفته به کنه مطلب پی برد. آنگاه که آقای مهاجری و دوستان در صدد تصویب طرحی بودند تا با آن ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی را مادام العمر کرده و به نام جمهوریت سلطنت اسلامی بنا کنند. این در حالی است که آقای مهاجری با عنوان نمایندگی رهبری در روزنامه تحت مسئولیتش ، میداند که چنین چیزی حتی در رابطه با جایگاه ولایت فقیه نیز متصور نیست روی دیگر این خصومت ها و دلایل وابستگی آقای مهاجری به گذشتگان را باید درسکوت وی در قبال اعمال و رفتار خلاف شرع و قانون اولیای گذشته خود دید که از حضور بر قبر شاه خائن و درج پیام فرح پهلوی در نشریه تحت مسئولیت فائزه هاشمی گرفته تا هزاران بریز و بپاش و حیف ومیل بیت المال توسط کارگزارانی ها را شامل می شود.
چهارم اینکه؛ آقای مهاجری که نوشته سرتاسر احساس و حب و غرض خود را نثار دولت کرده است و دانشگاه آزاد و برخی اشخاص را که به اذعان عالی ترین مقام امنیتی کشور جاسوسی اشان ثابت شده است را به روی سر خود گذاشته اند، آیا می توانند نویسنده این مطلب و هم فکرانشان را به این نکته رهنمون شوند که مرجع و محل مورد قبول ایشان در حکومت چه کسی و کجاست؟ اگر دولت است که دیدیم نیست، اگر قوه قضائیه است که نشان دادند از این وادی نیز رهایند ( همین چندماه پیش آقای مهاجری سیستم قضائی را به باد هتک و هجوم گرفت و به شدت این دتسگاه حساس کشوری را تضعیف کرد) و مجلس نیز به طریق اولی نیست، پس اگر همان آقای هاشمی و دار و دسته فکری ایشان هستند که پس نباید انتظار داشت کسی را که به مدد آقای هاشمی به جایگاه و پست های حساس حکومتی دست پیدا کرده از جانب ایشان رانده و یا طرد شوند.
سخن مفصل است و به نظر همین اندک کافی باشد و باید به آن بسنده کرد و در آخر باید گفت که ای مهاجر جامانده از قافله هفت تیر و شهیدان رجایی و باهنر و شهید مظلوم بهشتی، به کجا چنین شتابان ؟
منبع : http://nasle-bidar.blogfa.ir