نشریه چشمه
مذاکرات ایران و 1+5 در ژنو در مقایسه با مذاکرات هسته ای دولت اصلاحات از جهات مختلفی قابل نقد و بررسی است.
روحیه حاکم بر دولت مدعی اصلاحات، روحیه انفعال و ترس و تحیر بود و دشمن نیز آن را به خوبی میشناخت؛ از این رو همواره قبل و در حین مذاکرات با هیئت ایرانی از زبان تهدید سخن میگفت. این سیاست که بوش از آن به سیاست هویج و چماق تعبیر میکرد، بر آن بود تا ازطریق تهدید نظامی و تحریم همه جانبه ایران را در مذاکرات به پذیرش هویج یا آبنبات متقاعد سازد. بر این اساس هر گاه که به زمان مذاکرات نزدیک میشدیم بر شدت تهدیدات آمریکا و اتحادیه اروپا افزوده میشد. در حین مذاکرات نیز تیم ایرانی را به اجرای تهدیدات در صورت شکست مذاکرات تهدید میکردند. به عنوان نمونه، بنا بر اعتراف جک استراو وزیرخارجه وقت انگلیس د ر مذاکرات سعد آباد با مشتی که طرف اروپائی بر روی میز کوبید و تهدیدات قبلی را تکرار کرد فضا به نفع اروپاییها تغییر کرد و تیم ایرانی همه چیز را واگذار کرد به طوری که دیگر حاضر نشدند امتیاز چند دانه سانتریفیوژ تحقیقاتی نیز به ایران بدهند.
مقام معظم رهبری در باره خطر این نوع تفکر برای کشور در جمع دانشجویان علم وصنعت فرمودند: «درمقابل دشمن اگر مسوولین کشور احساس رعب و خوف بکنند، بر سر ملت بلاهای بزرگ خواهد آمد. آن ملت هائی که ذلیل و مقهور دست دشمن شدند، عمده علت این بود که مسوولان - پیشروان قافله ملت - شجاعت و اعتماد به نفس لازم را نداشتند. گاهی در بین آحاد مردم عناصر مومن، فعال، فداکار، آماده به جانبازی هستند، منتها مسوولین و روسا وقتی خودشان این آمادگی را ندارند، نیروهای آنها هم از بین میرود و این ظرفیت هم نابود میشود.
ولی امروز در مذاکرات ژنو اقتدار نظام اسلامی را همه احساس میکنند؛ از یک سو سایت هسته ای ایران در نطنز با تمام قدرت به صورت تمام وقت فعالیت میکند بنابر این مذاکره، وقت کشی برای ما نیست هرچه مذاکرات ادامه یابد متضرر نمی شویم. در حالی که در گذشته ادامه مذاکرات به ضرر ملت ایران تمام میشد چرا که تاسیسات ما همه مهر و موم شده بود و دشمن بر طولانی شدن مذاکرات تاکید میورزید. از سوی دیگر در مذاکرات پیشین این پیشنهادات اروپایی ها بود که محور مذاکرات قرار میگرفت ولی اکنون این جمهوری اسلامی است که با بسته پیشنهادی خود محور مذاکرات را تعیین میکند.