نشریه چشمه
معمولا در بررسی سیر تاریخی دولتهایی که در یک کشور برسر کارمی آیند، هر دولت را نتیجه عملکرد دولتهای قبلی می دانند ومعمولا دولتمردان با وقوف به این مهم سعی می کنند با دست گذاشتن بر ضعف وپاشنه آشیل دولتهای فعلی، خود را برای حضوری جدی در انتخابات دور بعد ریاست جمهوری آماده کنند.
بحث اصلی از فردای 27 خرداد 1384 آغاز می شود. اینبار در بازی کثیف سیاست منهای اخلاق شاهدیم که آقای هاشمی: عالیجناب سرخپوش، دیکتاتور اقتصادی، مافیای خانوادگی، عامل خفقان و.. به یکباره بعد از گذشت چند سال از سوی آقایان به دریافت عناوینی همچون: حلال مشکلات، دشمن خفقان، منجی ایران ، استوانه نظام و... مفتخرمی گردد.
آقای هاشمی که 6 سال به خوبی مورد لطف! آقایان مشارکتی ومجاهدانقلابی قرار گرفت. آقای خاتمی نیز که خاطره مواضع برخی نزدیکان خود را در باب موضوعاتی همچون « عبور از خاتمی»، « رییس جمهور تدارکاتچی»، «رییس جمهور بی کفایت» و« شاه سلطان حسین نالایق» هنوز از یاد نبرده است وهیچ کس به اندازه شیخ اصلاحات از دست این عافیت طلبان دل پرخونی ندارد. شیخی که خواب 1 ساعته ایشان باعث بیدار باش همه عمره ایشان شده وبعد از اعلام نتایج 3 تیر ، مشخص شد که حتی بسیاری از نزدیکان وهم حزبیهای ایشان نیز به ایشان رای نداده اند و شیخ ناراضی از جبهه دوستان خود جدا شد ودر جواب بی اعتمادی به 2 خرداد، حزب اعتماد ملی را ایجاد کرد ودست به هر کاری می زند تا هیچگاه از صفحه رسانه ها ومطبوعات محو نشود.
نتیجه انتخابات سوم تیر خط بطلانی بر کلیه تئوری سازیهای 16 سال گذشته بود. همانها که کاریزما ومحبوبیت داشتن را در ثروت، قدرت ورسانه می دانستند. همانها که عکس امام را از پوسترهای انتخاباتی خود محو کردند ومصدق و بازرگان را به جای امام نشاندند. همانها که در دوران زعامت سازندگی به تئوریزه کردن مبانی لیبرالیسم فرهنگی، سیاسی واقتصادی پرداختند تا شعارهای اتخاباتی دوران 2 خرداد از دل جلسات «حلقه کیان» سربرآورد. همانها که با طرح نظریه «عبور از انقلاب اسلامی به جمهوری اسلامی» تلاش برای پذیرش هژمونیک غرب را تئوریزه می کردند. اما در نهایت شکست سختی از سنت گرایانی می خورند که حتی شعارها وروش انتخاباتیشان نیز سنتی بود. شکست مجدد تجدد از سنت ومعمایی دیگر از معماهای انقلاب.
بی شک سید همه این تحولات را به خوبی دیده و در یاد دارد. سید در رسانه های حامی نقش انسان معصوم واسطوره ای دست نیافتنی را دارد که ملت کار و زندگی خود را تعطیل کرده اند و با امضای کمپین منتظر آمدن این منجی هستند تا کلیه مشکلات داخلی وخارجی را به صفر برساند. ولی وی در جلسات خصوصی فردیست که احساس می کند گویا قرار است همان بلایی که بر سر هاشمی در 3 تیر 84 آمد اینبار نصیب ایشان شود. سیستم اعلام حضور سید بی شباهت به مواضع آقای هاشمی در دوره قبل انتخابات نیست. بازی: می آیم، نمی آیم، شاید بیایم، شاید نیایم، تصمیم نگرفته ام و....تنها برای بازی دادن افکار عمومی است وبس. در شرایطی که در حال حاضر سیل عظیم تخریب، تهمت، تحقیر و بی اخلاقی رسانه ای تنها و تنها متوجه آقای احمدی نژاد است، سید به خوبی میداند که نباید در این فضا ورود خود را اعلام کند و باید صبر کند تا به خوبی پروژه تخریب با اهداف خود برسد وآنگاه به مثابه خورشید نجات از پس ابرهای تیره سر برآورد.
2 چهره بزرگ 2 خرداد یعنی آقایان کروبی، هاشمی در 27 خرداد و 3 تیر شکست خوردند وبه نوعی از میدان رقابت کنار رفتند واینک جبهه از هم پاشیده 2 خرداد که روزی به گفته آقای مهاجرانی مانند« پرواز منظم ودسته جمعی قوها » بود آخرین تیر در ترکش و پشتوانه استراتژیک آنها یعنی خاتمی را که شکست سنگینی در انتخابات مجلس هشتم با لیست سفارشی « یاران باران» با نام وعنوان خاتمی و2 شعار «تداوم خط امام ومبارزه با تورم» خورده بود ونتوانست هیچ موجی ایجاد کند را برای روز مبادا نگه داشته است.
http://edvardo.blogfa.com