نشریه چشمه
این بزرگواران [دانشگاهیها] خیال میکنند منظور از دانشگاه اسلامی آن است که هر دانشکده نمازخانه داشته باشد یک، کلاس پسر و دختر از هم جدا بشود دو، حجاب محفوظ باشد سه، حرفهای خلاف در دانشگاهها نزنند چهار، شبهای جمعه دعای کمیل باشد پنج، شبهای چهارشنبه دعای توسل باشد شش ...
این معنای اسلامی شدن دانشگاه نیست! اینها کار خوبیست، اینها از مسجد و حسینیه هم بر میآید، اینها مسلمان تربیت کردن است ...
اما آن خطری که همیشه در راه بود و همیشه در راه است، و از زیر ویروسیست نفوذی، آن است که متون درسی سکولار است ...
آن که دانشگاه را مرعوب میکند علم است، آن که دانشجو را خاضع میکند دانش است، آن که استاد را برابر او به کرنش وامیدارد دانش است. ما تا ثابت نکنیم دانش غیر اسلامی نداریم، و دانش اسلامیست و لاغیر، هرگز دانشگاهها اسلامی نخواهد شد، انقلاب فرهنگی هم انقلاب فرهنگی نیست.
تمام این دانشهایی که الان در دانشگاهها هست، یعنی دانشهای تجربی، اینها لاشهی علوم است نه خود علم، اینها طبیعت را دارند بررسی میکنند نه خلقت را. اگر آن جهانبینی فلسفی الهی حاکم شد اولاً، و ثابت شد که زمان و زمین خلقت است و نه طبیعت ثانیاً، و در هر پدیدهای یک هوالاول است و یک هوالآخر ثالثاً، و شما دارید خلقت را میشناسید رابعاً، و قدم به قدم در متون درسی شما باید نوشته بشود خدا چنین کرد، خدا چنین کرد، خدا چنین کرد، خدا چنین کرد خامساً، آنگاه علم میشود اسلامی، دانشگاه میشود اسلامی.
چرا تفسیر علم اسلامیست؟ برای اینکه یک مفسر قدم به قدم میگوید خدا چنین گفت، خدا چنین گفت، خدا چنین گفت، خدا چنین گفت، این میشود علم دینی. دیگر در حوزهها به کسی نمیگویند شما دعای توسل بخوان! این خود به خود اهل توسل است؛ دیگر نمیگویند شب جمعه دعای کمیل بخوان! این خود به خود کمیلی است؛ به این نمیگویند که کلاس دختران و پسران باید جدا بشود! این خود به خود «قل لالمؤمنین یقضون ابصارهم» است. شما با طبیعت میخواهید کار دین را انجام بدهید؟ حرف اسلامی میزنید فکر طبیعی دارید! میگویید این چنین بود، این چنین بود، این چنین بود، این چنین بود، خوب کی کرد؟ برای چی کرد؟
... مگر قدم به قدم اینها را قرآن نگفته؟ خوب اگر یک خط «لا تنقض الیقین بالشک» را به فقها و اصولیین ما دادند الان پنجاه، شصت جلد کتاب عمیق نقد با حذف مکررات در دست ماست ...
چهطور این استصحاب شده علم اصولی و علم اسلامی و آن آسمانشناسی و زمینشناسی و دریاشناسی و کشتیشناسی، اینها علم اسلامی نیست؟ علم میشود سکولار باشد؟
اگر معاذا... جهانبینی کسی الحادی بود، او مبدأ و معاد را منکر بود، به نظام طبیعت سر سپرده است، جهانبینی الحادی، فلسفه مضاف الحادی را به دنبال دارد یک، فلسفهی مضاف الحادی علوم الحادی را به دنبال دارد دو، فیزیک میشود الحادی، شیمی میشود الحادی، همهاش لاشهی علم است!
این چنین بود، این چنین بود، این چنین بود، این چنین میشود! چند میلیون سال قبل زمین اینچنین بوده است، الآن اینچنین است، پیشبینی میشود در آیندهی نزدیک یا دور چنین بشود! خوب این عین کفر است دیگر! کفر که حقیقت شرعی ندارد که، همین کفر است دیگر. شما خلقت را کردید طبیعت، خدا را مهجور کردید، کار او را به طبیعت دادید، کفر شاخ و دم ندارد که!
... اگر کسی خدا را معزول کند، کاری با او نداشته باشد، عقیده داشته باشد او هیچ سهمی ندارد، کفر همین است دیگر!
با این دانش انقلاب فرهنگی حاصل نخواهد شد، با این دانش دانشگاهها اسلامی نخواهد شد! با این دانش کشور اسلامی نخواهد شد! چون اینها [دانشگاهیها] هستند که کشور را میسازند ...
یک مفسر در حوزه قول خدا را تفسیر میکند، یک فیزیکدان در دانشگاه فعل خدا را تفسیر میکند، این میشود وحدت حوزه و دانشگاه؛ دور هم جمع شدن 27 آذر که وحدت نیست! او سکولار فکر میکند این الهی فکر میکند، چگونه وحدت داشته باشند! تا توحید نباشد وحدت پدید نمیآید ...
... شما خطبه اول نهجالبلاغه را ببینید این دربارهی آسمان و زمین چه کرده است! خوب اینها اسلامیست یا نیست؟ آن وقت «لاتنقض الیقین بالشک» میشود اسلامی، این خطبهی اول نهجالبلاغه نمیشود اسلامی؟ آیت ا... جوادی آملی