سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
مسلمان، برادرِ مسلمان است، به او خیانت نمی کند، او را وا نمی گذارد، بر او خرده نمی گیرد، او رامحروم نمی سازد و غیبتش را نمی کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: چهارشنبه 103 آذر 7

و روحی‌ شاد و ضمیری‌ امیدوار به‌ فضل‌ خدا از خدمت‌ خواهران‌ و برادران‌ مرخص‌، و به‌ سوی‌ جایگاه‌ ابدی‌ سفر می‌کنم‌. و به‌ دعای‌ خیر شما احتیاج‌ مبرم‌ دارم‌. و از خدای‌ رحمان‌ و رحیم‌ می‌خواهم‌ که‌ عذرم‌ را در کوتاهی‌ خدمت‌ و قصور و تقصیر بپذیرد.

 

من‌ اکنون‌ به‌ ملتهای‌ شریف‌ ستمدیده‌ و به‌ ملت‌ عزیز ایران‌ توصیه‌ می‌کنم‌ که‌ از این‌ راه‌ مستقیم‌ الهی‌ که‌ نه‌ به‌ شرقِ ملحد و نه‌ به‌ غربِ ستمگرِ کافر وابسته‌ است‌، بلکه‌ به‌ صراطی‌ که‌ خداوند به‌ آنها نصیب‌ فرموده‌ است‌ محکم‌ و استوار و متعهد و پایدارْ پایبند بوده‌، و لحظه ای‌  از شکر این‌ نعمت‌ غفلت‌ نکرده‌ و دستهای‌ ناپاک‌ عمال‌ ابرقدرتها، چه‌ عمال‌ خارجی‌ و چه‌ عمال‌ داخلی‌ بدتر از خارجی‌، تزلزلی‌ در نیت‌ پاک‌ و ارادة‌ آهنین‌ آنان‌ رخنه‌ نکند؛ و بدانند که‌ هرچه‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ عالم‌ و قدرتهای‌ شیطانی‌ غرب‌ و شرق‌ اشتلم‌ می‌زنند دلیل‌ بر قدرت‌ الهی‌ آنان‌ است‌ و خداوند بزرگ‌ سزای‌ آنان‌ را هم‌ در این‌ عالم‌ و هم‌ در عوالم‌ دیگر خواهد داد...

...  قبل‌ از آشنایی‌ به‌ مسائل‌، به‌ اشکالتراشی‌ و انتقاد کوبنده‌ و فحاشی‌ برنخیزید؛ و به‌ حال‌ این‌ اسلام‌ غریب‌ که‌ پس‌ از صدها سال‌ ستمگری‌ قلدرها و جهل‌ توده‌ها امروز طفلی‌ تازه‌پا و ولیده‌ای‌ است‌ محفوف‌ به‌ دشمنهای‌ خارج‌ و داخل‌، رحم‌ کنید. و شما اشکالتراشان‌ به‌ فکر بنشینید که‌ آیا بهتر نیست‌ به‌ جای‌ سرکوبی‌ به‌ اصلاح‌ و کمک‌ بکوشید؛ و به‌ جای‌ طرفداری‌ از منافقان‌ و ستمگران‌ و سرمایه‌داران‌ و محتکران‌ بی‌انصاف‌ از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان‌ و ستمدیدگان‌ و محرومان‌ باشید؛ و به‌ جای‌ گروههای‌ آشوبگر و تروریستهای‌ مفسد و طرفداری‌ غیرمستقیم‌ از آنان‌، توجهی‌ به‌ ترور شدگان‌ از روحانیون‌ مظلوم‌ تا خدمتگزاران‌ متعهد مظلوم‌ داشته‌ باشید؟  اینجانب‌ هیچ‌ گاه‌ نگفته‌ و نمی‌گویم‌ که‌ امروز در این‌ جمهوری‌ به‌ اسلام‌ بزرگ‌ با همة‌ ابعادش‌ عمل‌ می‌شود و اشخاصی‌ از روی‌ جهالت‌ و عقده‌ و بی‌انضباطی‌ برخلاف‌ مقررات‌ اسلام‌ عمل‌ نمی‌کنند؛ لکن‌ عرض‌ می‌کنم‌ که‌ قوة‌ مقننه‌ و قضاییه‌ و اجراییه‌ با زحمات‌ جانفرسا کوشش‌ در اسلامی‌ کردن‌ این‌ کشور می‌کنند و ملتِ دهها میلیونی‌ نیز طرفدار و مددکار آنان‌ هستند؛ و اگر این‌ اقلیت‌ اشکالتراش‌ و کارشکن‌ به‌ کمک‌ بشتابند، تحقق‌ این‌ آمال‌ آسانتر و سریعتر خواهد بود...

... و اینجانب‌ در اینجا یک‌ وصیت‌ به‌ اشخاصی‌ که‌ به‌ انگیزة‌ مختلف‌ با جمهوری‌ اسلامی‌ مخالفت‌ می‌کنند و به‌ جوانان‌، چه‌ دختران‌ و چه‌ پسرانی‌ که‌ مورد بهره‌برداری‌ منافقان‌ و منحرفان‌ فرصت‌ طلب‌ و سودجو واقع‌ شده‌اند می‌نمایم‌، که‌ بیطرفانه‌ و با فکر آزاد به‌ قضاوت‌ بنشینید و تبلیغات‌ آنان‌ که‌ می‌خواهند جمهوری‌ اسلامی‌ ساقط‌ شود و کیفیت‌ عمل‌ آنان‌ و رفتارشان‌ با توده‌های‌ محروم‌ و گروهها و دولتهایی‌ که‌ از آنان‌ پشتیبانی‌ کرده‌ و می‌کنند و گروهها و اشخاصی‌ که‌ در داخل‌ به‌ آنان‌ پیوسته‌ و از آنان‌ پشتیبانی‌ می‌کنند و اخلاق‌ و رفتارشان‌ در بین‌ خود و هوادارانشان‌ و تغییر موضعهایشان‌ در پیشامدهای‌ مختلف‌ را، با دقت‌ و بدون‌ هوای‌ نفس‌ بررسی‌ کنید، و مطالعه‌ کنید حالات‌ آنان‌ که‌ در این‌ جمهوری‌ اسلامی‌ به‌ دست‌ منافقان‌ و منحرفان‌ شهید شدند، و ارزیابی‌ کنید بین‌ آنان‌ و دشمنانشان‌؛ نوارهای‌ این‌ شهیدان‌ تا حدی‌ در دست‌ و نوارهای‌ مخالفان‌ شاید در دست‌ شماها باشد، ببینید کدام‌ دسته‌ طرفدار محرومان‌ و مظلومان‌ جامعه‌ هستند.

برادران‌! شما این‌ اوراق‌ را قبل‌ از مرگ‌ من‌ نمی‌خوانید. ممکن‌ است‌ پس‌ از من‌ بخوانید در آن‌ وقت‌ من‌ نزد شما نیستم‌ که‌ بخواهم‌ به‌ نفع‌ خود و جلب‌ نظرتان‌ برای‌ کسب‌ مقام‌ و قدرتی‌ با قلبهای‌ جوان‌ شما بازی‌ کنم‌. من‌ برای‌ آنکه‌ شما جوانان‌ شایسته‌ای‌ هستید علاقه‌ دارم‌ که‌ جوانی‌ خود را در راه‌ خداوند و اسلام‌ عزیز و جمهوری‌ اسلامی‌ صرف‌ کنید تا سعادت‌ هر دو جهان‌ را دریابید.  

                                                                                                                                                                                    قسمتی از وصیت نامه سیاسی – الهی امام خمینی ره


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در چهارشنبه 87/3/15 و ساعت 11:31 عصر | نظرات دیگران()

 این روزها ایام وفات امام زاده که نه، پیغمبر قرن بیستم است.  در تاریخ بلند و خونین شیعه هیچ مرد و ابرمردی از ما با مرگ عادی نمرد و نمرده است که گویی روایت معصوم که فرمود: «هیچ کس از ما به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است مگر به شهادت یا زهر»  برای اصحابشان نیز صدق می کند.

 امامِ سربازان آخرالزمانی اباعبدا... الحسین هم با زهر کشنده ای از دنیا رفت؛ خودش گفت. زهر کشنده ای که خودش سرکشید؟!.... گفت من به کارشناسان اعتماد دارم اگر آبرویی داشتم با خدا معامله کردم و به اعتبار همان کارشناسان زهر را سرکشید.

 به یاد او مجلس اگر گرفتیم روضه خواهیم خواند روضه 598 . روضه می خوانیم چون روضه های جد غریبش حسین! روضه هایی که به ما بفهماند نباید 598  تکرار شود.  598 نباید تکرار شود! نه چون صلح تحمیلی حسن با زور شمشیر! و نه چون حکمیت تحمیلی چون امیرالمومنین از زور حماقت و بلاهت دوستان!

 

فرموده اند روضه های صحیح بخوانید:

 مقتل را باز می کنیم صحیفه نور جلد بیستم صفحه دویست و سی و نه به تاریخ بیست و نهم تیر ماه هزار سیصد و شصت و هفت شمسی:

 "  خداوندا! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند به مشعل شهادت، تو خود این چراغ پرفروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده های معظم شهدا و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می کنم. و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند، بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بی تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند. 

 من باز می گویم که قبول این مساله برای من از زهر کشنده تر است ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم.

 مردم عزیز و شریف ایران! من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می دانم و شما می دانید که من به شما عشق می ورزم و شما را می شناسم، شما هم مرا می شناسید، در شرایط کنونی آنچه موجب امر شد،تکلیف الهی ام بود. شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگیم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گذشتم و اگر آبرویی داشته ام با خدا معامله کرده ام.  "

 


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در چهارشنبه 87/3/15 و ساعت 11:31 عصر | نظرات دیگران()

     سید مرتضی آوینی

  

داغ های همه تاریخ را ما به یکباره دیدیم،چرا که ما امت آخرالزمانیم، و خمینی، این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای تاریخ. در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر،در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیا مبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما ، داغ همه اعصار ، داغی بی تسلی.

 دست ما اگر به نخل بلند وجود نرسید، دست خمینی که می رسید. او آمد تا معنای «انتظار» را به این امت بیارموزد، در آینه وجود خود که اسوه مصادیق منتظران بود، و اکنون دیگر دور افلاک را مرادی نیست جز آنکه منتظر مهدی باشد.

 امام «ره» به ما آموخت که «انتظار در مبارزه است» و این بزرگترین پیام او بود، و پس از او، اگر باز هم امیدی ما را زنده میدارد همین است که برای ظهور آخرین حجت حق مبارزه کنیم. امام «ره» ما را آموخت که « عرفان را با مبارزه جمع کنیم»و خود بهترین شاهد بود  که بر این مدعا که  عرفان عین مبارزه است، و از این پس دیگر چه داعیه ای می ما ند برای انان که عرفان را به مثابه امری کاملآ شخصی بهانه واماندگی خویش می گر فتند؟ او کتاب و سنت را در وجود خویش تفسیر کرد و مجهولات شریعت و طریقت رابا مفتاح مبارک حیات خویش گشود و ما می دانستیم که جهاد اصغر شرط لازم جهاد اکبر است و اولیای مقرب خدا در تمام طول تاریخ همواره بر همین شیوه زیسته اند.

 دیگر چه داعیه ای می ماند برای آنان که حکم برظاهر  اشعار عرفانی می راندند و با چشمی ظاهربین منصور حلاج را هم با عقل کج اندیش ماتریالیسم دیالکتیک معنا میکردند و حافظ را شرابخواره و زنبازه ای از سلک خود میگرفتند؟ ندیدند او را که از این سوی پنجه ارباب جور انداخته بود و از آن سوی سجاده به می رنگین داشته بود؟ آیا ندیدند که در خلوت ان کار دیگر کردن و صراحی پنهان کشیدن یعنی چه؟

 امام رفت و زمین ماند و ما نیز بر زمین ماندیم.با داغ جراحتی سخت بر دل و باری سنگین بر دوش . امام رفت تا بار تکلیف ما برگرده عقل واختیارمان بار شود و همان سان که سنت لا یتغیر خلقت بوده است، چرخه بلیات ما را نیز به میدان کشد و آزموده شویم .

 اکنون ،این ماییم و امانت او . دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول ا... ظهر حکومت اسلام  به غروب خونین شهادت حسین بن علی و «شب بی قمر غیبت » انجامید ، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این خود نشانه ای است بر این بار  بشارت که خداوند اراده کرده است تا حزب ا... و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند.

 


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در چهارشنبه 87/3/15 و ساعت 11:30 عصر | نظرات دیگران()

 به رغم تمام تبلیغات انجام‌شده و آمادگی دولت ایتالیا برای پذیرش دو تا چهار میلیون سوگوار در تشییع جنازه پاپ، بنا بر گزارش رسانه‌های معتبر غربی، بین 450 تا 650 هزار نفر در این مراسم شرکت کردند.وی افزود: مقایسه تشییع جنازه پاپ با تشییع جنازه امام خمینی(ره) تفاوت عمق نفوذ و  محبوبیت این دو رهبر معنوی را نشان می‌دهد.

بنا بر گزارش منابع ایرانی و با محاسبات انجام شده، بر اساس عکس‌های هوایی، حدود 9 میلیون نفر در تشییع جنازه امام خمینی(ره) شرکت داشتند و خبرگزاری‌ها و منابع خبری غربی نیز این جمعیت را بیش از شش میلیون نفر برآورد کردند؛ بنابراین، سوگواران امام خمینی(ره)، بیش از ده برابر حاضران در مراسم تشییع و دفن پاپ بودند.وی افزود: استقبال گسترده مردمی از وداع با امام خمینی(ره)، در حالی صورت گرفت که عملا مسلمانان و بویژه شیعیان از دیگر کشورها قادر به حضور در تشییع جنازه حضرت امام خمینی (ره ) نشدند . همچنین پاسخ میلیونی شیعیان عراق به درخواست آیت ا... سیستانی  برای نجات نجف و حضور میلیونی مردم لبنان در پاسخ به دعوت سید حسن نصرا... نشان میدهد که محبوبیت و جایگاه معنوی رهبران تشیع در میان مردم قابل مقایسه با دیگر ادیان و مذاهب نمی باشد


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در چهارشنبه 87/3/15 و ساعت 11:29 عصر | نظرات دیگران()

صیغه عقد را در حرم حضرت عبدالعظیم خواندند و عروسی در ماه رمضان سر گرفت.همان هفته اول همه چیز مشخص شد:«من کاری به کار تو ندارم .به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش .اما آنچه از تو میخواهم این است که واجبات را انجام دهی و محرمات را ترک کنی.یعنی گناه نکنی.»

 

در آن جلسه فوق العاده که امام تشکیل داده بوداعلامیه ای در مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی تنظیم شد و عده ای از علما آن را امضاء کردند.

 

علمایی که امضاء نکردند میگفتند:«شاه شیعه است.مگر میشود با شاه شیعه مبارزه کرد.اگر او نباشد مملکت خواه ناخواه در دام کمونیستها می افتد.تنها راه جلوگیری از تسلط مارکسیستها حمایت از شاه است.»

 

یک گونی کتاب و نشریه را کول کرده بودند و آورده بودند قم.48 کتاب مختلف از میسیونرهای مسیحی و کلی نشریه «راه عیسی» و «راه مریم» که رایگان به آدرس افراد مختلف فرستاده میشد.

 

یکی یکی کتابها را به امام نشان میدادند.امام هر کدام را که نگاه میکرد، می گفت: «دیده ام.دیده ام.این راهم دیده ام.»همه را که دید گفت:«دو تا کتاب دیگر هم هست.شما آنها را ندیده اید؟»

 

می گفتند ما ده هزار آدرس داریم که به آنجا کتاب به صورت مجانی ارسال میشود.می خواهیم به همان آدرسها نشریه ندای حق و کتب اسلامی بفرستیم.

امام گفت :«این مبارزه نیست.اینها شما را به خود مشغول نکنند.»

 

می گفتند:اگر مبارزه نیست پس چیست؟

امام گفت:«اینها 50 سال است در این مملکت کار میکنند.نتوانسته اند هیچ موحدی را مسیحی کنند.لاابالی کرده اند ولی بی دین نکرده اند.این جریانات یک سر منشاء دارد .شما بروید دنبال سرچشمه.اینها همه از فساد رژیم است.»

 

13 آبان 43 بود.به تبعید نا معلومی میرفت. اما در زندان قیطریه به خانم گفته بود:«طرفداران من الان توی گهواره ها هستند.»

 

پسر بچه 7 یا 8 ساله ای بلند شد و با صدای بلند گفت:برای سلامتی آقای خمینی صلوات!مردم صلوات بی رنگ و بی حالی فرستادند و او نشست.شنید که یکی از نمازگزاران به طعنه به بغل دستی اش گفت: یک پنج زار به این پسره بده که شعار داد  برای آقای فلان.منظورش این بود که اینها پول میگیرند و این کارها را میکنند.ضمن اینکه گوینده این حرف از وابستگان بیت یکی از علما بود.

صلوات آنروزها شد شعار سیاسی .«هر وقت نام خمینی می آمد مردم سه تا صلوات میفرستادند.»

 

اولین جلسه درس ولایت فقیه که تمام شد اعتراض خیلی از علما شروع شد.طلاب را تحریک میکردند که درس را ترک کنند.خودش میگفت:«با شروع این بحث ، عده ای به درس نیامدند و تا آخر نیامدند.می گفتند:حکومت در شان فقیه نیست».عده ای هم به منزلش می رفتند و کتاب حکومت اسلامی را به بهانه بردن به بصره و بغداد و...می گرفتند و همه را مخفیانه به فرات یا چاهها می ریختند.

 

هر بار وارد مدرسه دار الشفا می شد تا نزدیک حجره من می آمد ولی جلوتر نمی رفت.پشت به حجره امام می نشست.و علنا حکم به تجنیس و تکفیر امام می داد.وقتی ماجرا ا برای امام گفتم.امام خطاب به من فرمود:

«با شیخ بگو که راه ما باطل خواند / بر حق تو لبخند زند باطل ما»

 

سید از وقتی به نجف آمده بود.هر شب به حرم می رفت.یک دستش را به ضریح می گرفت و زیارت امین الله یا زیارت جامعه را از روی مفاتیح می خواند...«با سر تکان دادن و چشم و ابرو انداختن به زائران می فهماندند که دارد ریا می کند.سر راهش می ایستادند تا بیاید و برای بی اعتنایی پشتشان را به او میکردند.»

 

می گفتند: عمامه ایشان کوچک است و در حد مرجعیت نیست. وقتی این خبرها به او می رسید میگفت: «بگویید من هنوز مشرک نشده ام.»

 

عده ای معتقد بودند که او انگلیسی است برخی هم اصرار داشتند که آمریکایی است.او را تارک الصلواة می دانستند.می گفتند روزه نمی گیرد اما زردچوبه به صورتش می مالد که بگوید روزه میگیرم.

 

می گفت: مبارزه مسلحانه به صلاح نیست.و کار فرهنگی بر روی مردم بر هر کاری مقدم است.

 

می گفتند:سیاست عبارت است از دروغ گفتن.جواب میداد:«اسلام را بد معرفی کرده اند.سیاست مدن از اسلام سرچشمه میگیرد.من از آخوندهایی نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم.من پاپ نیستم که فقط یکشنبه ها مراسمی  انجام دهم و باقی اوقات هم سلطان باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم.»

 

 

وقتی نجف را ترک میگرد به احمد گفت:«خدا می داند در این مدت از دست اهل اینجا چه کشیدم.»

  

شب بیست و دوم بهمن امام سرش پایین بود و به رادیو گوش میداد.رادیو اعلام کرد:رادیو و تلویزیون سقوط کرده است.

 امام بی اختیار از جا بلند شد .دو دستش را به هم زد و گفت : «دیگر تمام شد.دیگر تمام شد.»

  

ماشین که داشت می رفت طرف بهشت زهرا ، هی امام می پرسید:این کدام خیابان است؟این کدام محله است؟و احمد آقا یا راننده جواب میدادند.

 رسیدند به خانه های کاهگلی جنوب شهر.امام گفت:«من با این مردم کار دارم، این مردم همه با من کار دارند.»

 

 

گفت آخر من با این احساسات مردم چکار کنم؟

 صورتش را لای دستمالش قایم کرد تا بقیه اشکهایش را نبینند.آن بیرون ، مردم توی حیاط مدرسه جمع شده بودند و مدام شعار میدادند.

  

آمده بود گزارش میداد که :...غائله ناصرخان قشقایی با همت پاسداران انقلاب و مردم سرکوب شده...و سران غائله دستگیر شده اند.

 ناصرخان بدلیل سرطان حنجره امان خواسته بود که برای معالجه به خارج از کشور برود.امام گفت:خوب بگذارید برود.جا خورد.گفت :آقا این میرود باز شرارت میکند.امام گفت :نه اینها در مقابل مردم کسی نیستند.

  

آمده بود بیرون دیده بود پشت نرده ها مردم ایستاده اند برای ملاقات.رییس دفترش را صدا کرد.گفت :نمی بینیدمردم آن بیرون توی فشار هستند؟«اگر نرده ها را بر ندارید ، خودم همین فردا آتششان میزنم.»

  

جوانها که ذوق زده شده بودند ، شروع کردند به شعار دادن:روح منی خمینی،بت شکنی خمینی.امام عبایش را پهن کرد روی زمین و نشست .گفت:«شما روح من هستید.»

  

اصرارشان را قبول نکرد.گفت :نه،اگر من جایی برم که بمب ، پاسدارهای اطراف منزلم را بکشد و مرا نکشد که دیگر به درد رهبری این مردم نمیخورم.پرسیدند:حالا آقا اخرش چی؟تا کی میخواهید اینجا بمانید؟

 به پیشانی اش اشاره کرد و گفت:«تا وقتی که موشک بخورد اینجا.»

  

هی میگفت:«من شرمنده این مردم مستضعف هستم.نتوانستم کاری برایشان بکنم.نگذاشتند به وعده هایی که دادیم عمل کنیم.من خجالت میکشم ازمردم...»

 

 پرسیده بود چرا جنگ را شروع کردید؟سفیر گفته بود :«آنها شروع کردند، ما فقط دفاع»...حرف سفیر تمام نشده بود سیلی محکمی صورتش را سرخ کرده بود.

 نیمه شب خبرش به امام رسید.امام گفت:«همین حالا یک نفر مرد می خوام».هرچه گفتند :آقا شوروی قدرت اول دنیاست .گوش نکرد.گفت:«اگر نمی روید ، خودم برم؟»

 نیمه شب زنگ سفارت شوروی به صدا در آمد.گفت :«با سفیر کار دارم».گفتند: سفیر خواب است.گفت :«بگو از طرف رهبر ایران آمده ام.پیغام مهمی دارم».سفیر آمد . با چشمانی پف کرده.بدون حرف پیش ، سیلی محکمی خواب را از سرش پراند.

 

 

رسیدم بالای سرش،فشارش افتاده بود روی پنج.از نظر پزشکی یعنی مرگ.دو ساعت طول کشید تا علائم حیاتی اش ثابت شد.ملحفه را آهسته کشیدم روی سینه اش.چشمش را باز کرد.خواست بلند شود.گفتم:چه کار میکنید؟ بی رمق گفت:نماز.

 به دستش سرم وصل بود.گفتم آقا ؛ شما در فقه مجتهد هستید و من در طب.حرکت برای شما به فتوای من حرام است.

 هر دو دستش را به قدر چند سانت بالا آورد و تکبیرة الاحرام گفت و خوابیده نماز خواند.


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در چهارشنبه 87/3/15 و ساعت 11:29 عصر | نظرات دیگران()

 «خط امام» عنوانی است که برخی اهل سیاست در ایران تلاش کرده اند در سال های پس از ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی خود را با استفاده از آن، از گروه های دیگر حاضر در صحنه سیاسی کشور متمایز کنند. با این وجود، تا امروز این پرسش هرگز به درستی بازشکافی نشده که این اصطلاح آیا به راستی مشخص کننده محتوای عمل سیاسی مدعیان آن است یا اینکه پس پرده این اشتغال به الفاظ مقاصد سیاسی خاصی نهفته است که آشکار شدن آن را نمی خواهند و نمی پسندند. از بعضی کسانی که با این عنوان شناخته می شوند، ادعای پیروی از خط امام را بی سوال و جواب البته می توان پذیرفت. آنها برای امام بزرگوار شاگردانی صدیق و وفادار بودند و هنوز هم هستند. اما بعضی دیگر باید درباره میزان صحت ادعای خود پاسخگو باشند.

 شاید معقول ترین شیوه برای بحث در این باره که پس پرده شعار خط امام نزد برخی آقایان تا چه مایه حقیقت و صداقت نهفته و آنچه آنها می خواهند و می کنند با آنچه امام می پسندید تا چه حد هماهنگی و تطابق هست، آن باشد که اصول برگرفته از سلوک امام را پیش چشم خود بگذاریم و از میزان پای بندی «خط امامی» ها به آن پرسش کنیم. این مقایسه وزن بسیاری از ادعاها را معلوم خواهد کرد.

 با مطالعه تفصیلی حیات سیاسی و اجتماعی امام می توان 3 اصل کلی را به مثابه رئوس اندیشه ایشان استخراج کرد.

 1 -  بدون تردید اولین اصل حاکم بر تفکر و عمل امام این است که هیچ چیز مهم تر از جاری شدن امر خداوند و حاکم شدن حکم اسلام بر جمیع شئون حیات آدمیان نیست. البته ، اسلام امام اسلامی است که می تواند در هر زمانه ای اداره امور را به دست بگیرد. امام در طول حیات پربرکت خود همواره رو در روی دو طیف ایستاد ؛ یکی متحجرانی که با اسلام آنها یک نانوایی را هم نمی شد اداره کرد و دیگر غربزدگان و روشنفکرانی که اسلام را خفته در کنج مساجد و تبعید شده به مجالس ترحیم می پسندیدند و عقیده داشتند مملکت را باید به نخبگانی سپرد که ولو فریضه یومیه شان فوت شود «کارشان را بلدند». بر این مبناست که امام قلب نظریه سیاسی خود را ولایت فقیه قرار می دهد و توصیه می کند «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد». اکنون پرسش این است که کارنامه مدعیان خط امام در پاسداشت از این میراث ارزشمند امام تا چه حد قابل دفاع است. متاسفانه در این سال ها و خصوصا دوره زمامداری اصلاح طلبان، جماعتی هر چند اندک خود را به میانه جبهه خط امامی ها افکندند و تا می توانستند بر همه آن ارزش هایی که امام تمام عمر خود را صرف پاسداری از آنها کرده بود تاختند. در حالی که همه میراث امام آماج تیغ بی حیای دشمنان بود، کمتر نشانی از مدعیان خط امام می شد یافت که قدمی پیش بگذارند و از آنچه ادعا می کردند همه هویت سیاسی شان است دفاعی درخور بکنند.

2 - دومین اصل از حاکم بر رفتار و گفتار امام را می توان استکبار ستیزی خواند. بارزترین جنبه این استکبار ستیزی سازش ناپذیر و توفنده را در ادبیاتی می توان سراغ گرفت که امام طی سال ها در مقابل امریکا -به عنوان سمبل استکبار جهانی- توسعه داد و غنا بخشید. باز جای سوال از بعضی مدعیان خط امام است که چگونه در سال های زمامداری خود ایستادند و آن همه دل دادن و قلوه ستاندن با امریکا را تماشا کردند اما کسی نگفت که چیزی از میراث امام به خطر افتاده است. عمق خیانتی که برخی شبه کارشناسان و دیپلمات های اصلاحاتی در زمینه برقراری ارتباط با امریکا دست کشیدن تدریجی از همه آنچه اصول بنیادین اندیشه امام و انقلاب طراحی کرده بودند هنوز پنهان است. اگر زمانی بشود از آرشیوهای مکتوب و غیر مکتوب بعضی از این حقایق را بیرون کشید و پیش چشم مردم گذاشت تازه آشکار خواهد شد که اگر نبود اراده استوار و تدبیر بی مثال خلف آن پیر صالح امروز دیگر نشانی از آن همه ارزش های خط امامی باقی نمانده بود.

 3 -  سومین جنبه بارز در عمل و اندیشه امام لزوم برقراری عدالت و مبارزه بی امان با زرسالارانی است که نفع خود را بر مصالح ملک و ملت مقدم می دارند و یا اندکی صریح تر «همه همتشان علف شکمشان است». در سال های گذشته آلودگی های بزرگ و غیر قابل اغماضی از این حیث به بدنه جبهه ای که برخی شیوخ خط امامی هم خود را عضو آن می دانند راه یافته است اما هیچ اراده ای برای پالایش آن دیده نمی شود سهل است اقدامات قانونی نهادهای مسئول برای مبارزه با این بلای عظیم را هم روزنامه های وابسته به همان شیوخ «بازی سیاسی» می خوانند و به هر روشی که مقدور باشد بر سر راه آن مانع می تراشند. فساد اقتصادی در این سال ها در موارد مهمی با قدرت سیاسی پیوند برقرار کرده و به همین دلیل امروز مبارزه با فساد بیش از آن که دشواری فنی و حقوقی داشته باشد، با دشواری های سیاسی مواجه است. مرور کارنامه اقتصادی بعضی به اصطلاح خط امامی ها البته وظیفه ای نیست که این یادداشت بر عهده دارد اما نمونه ها آنچنان واضح و فراوان است که اکنون حاجت به مرور آنها نباشد.

 نهایتا آنچه امروز برای جامعه سیاسی ایران یک فریضه عینی است این است که با شفاف کردن مفاهیم و سنجش مستمر نسبتی که میان ادعاها و رفتارها وجود دارد شرایطی به وجود بیاورد که در آن گروه های سیاسی نتوانند به سادگی ضعف ها و خطاهای فاحش خود را با هزینه کردن از بزرگانی که اساس انقلاب بر سلوک و مجاهدت آنان استوار است، بپوشانند و به قیمت خدعه با کسی چون امام خود را آسوده سازند.

 


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در چهارشنبه 87/3/15 و ساعت 11:26 عصر | نظرات دیگران()

 یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند اسمش را آیت ا... گذاشته بودند. این در زمان آن بود که اینها فخر می کنند به وجود او(مصدق) ‚ او هم مسلم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدند و به اسم آیت ا... توی خیابان ها می گردانند‚ من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست‚ این سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیلی را خورد و اگر مانده بود سیلی را بر اسلام می زد.

 

1 -  ملی گرایی خلاف اسلام و دستور خداست : ملی گرایی بر خلاف اسلام است این بر خلاف دستور خداست و بر خلاف قرآن مجید است. (صحیفه نور ج12 صفحه 110 تاریخ: 3/3/59)

2 -  ملی گرایان گروههای فرصت طلبی هستند : ملت و روحانیت زحمت کشیده اند‚ ملی گرایان اعلام وجود کرده اند آخر چرا در مقابل یک ملت نشسته اید‚ چهار نفر نشسته اید‚ چهار نفری که تا حالا نفس تان در نیامده حالا که روحانیون اسباب این شده اند که شما نفس بکشید‚ نفس بر ضد اینها می کشید‚ این صحیح است این انصاف است شما انصاف دارید که اینهائی که شما را از آن کنج ها بیرون آورده و ظاهر کردند حالا اعلام وجود کرده اید و هیچ کس هم به شما اشکال نکرده‚ اینها زحمت کشیده اند و شما اعلام وجود کرده اید‚ ملت زحمت کشیده‚ این دسته از مردم بوده اند که ملت را دعوت کرده اند و ملت به عشق اسلام این کار را کرده اند. (صحیفه نور ج 9 صفحه 215  تاریخ:  5/7/58)

3 -  ملی گرایی برای این مملکت هیچ کاری نکرده است : چند روز پیش از این در یک نوشته ای دیدم که می گوید که" چرا از ملی می ترسید شماها چرا نمی گوئید مجلس شورای ملی" من به آن آقا می گویم شما چرا از اسلامی می ترسید! ما این ملی که مجلس شورای ملی باشد‚ حالا بیش از پنجاه سال هم از آن می گذرد و ما یک اثر صحیحی از این ندیدیم. (صحیفه نور ج 12 صفحه 110 تاریخ:  3/3/59)

4 -  مردم برای اسلام انقلاب کردند نه برای ملی گرایی: ما می خواهیم ببینیم خواست این سی و پنج میلیون جمعیت چی است. ما دیدیم که خواست این 35 میلیون جمعیت این بود که ما اسلام را می خواهیم‚ در تمام صحبت ها از اول تا آخر این نبود که ما ملی گرا هستیم ... ما که می گوئیم جمهوری اسلامی‚ مجلس شورای اسلامی‚ برای اینکه از آن امامزاده(ملی  گرایی) ما معجزه ای ندیدیم!  (صحیفه نور ج 12 صفحه 110 تاریخ:  3/3/59)

5 -  کشتار طلبه ها توسط دولت مصدق: ما چقدر سیلی از این ملیت خوردیم. من نمی خواهم بگویم که در زمان ملیت‚ در زمان آنکسی که این همه از آن تعریف میکنند (مصدق)‚ چه سیلی به ما زد آن آدم من نمی خواهم بگویم که طلبه های مدرسه فیضیه را به مسلسل بستند ... که من و آقای حائری بالای سر این جوانهایی که از مدرسه فیضیه به تیر بسته شده بودند‚ رفتیم و اطبا جرات نمی کردند بنویسند این زخمی شده است. (صحیفه نور ج 12 صفحه 256 تاریخ:29/4/59)

 6 - دست ملی گرایان در کودتای نوژه سال 59 : این ملی گراها و اینها که هی فریاد ملی ملی می زنند‚ همین هائی هستند که بعضی شان در این کودتا هم دخالت داشتند‚ بر ضد این مملکت خودشان برای دیگران‚ همین ها هستند که بعضی شان به طوری که شواهد هست دخالت در این امر داشتند. (صحیفه نور ج 12 صفحه 273 تاریخ:15/5/59)

7 -  کسانی که می خواهند ملیت را احیا کنند مقابل اسلام ایستاده اند :  آنهائی که می گویند ما ملیت را می خواهیم احیا بکنیم‚ آنها مقابل اسلام ایستاده اند‚ اسلام آمده است که این حرف های نا مربوط را از بین ببرد. افراد ملی به درد ما نمی خورند افراد مسلم به درد ما می خورند. اسلام با ملیت مخالف است ... آن مردیکه در خارج گفت که اول من ایرانی هستم‚ ملی هستم دوم ایرانی هستم سوم اسلام. این اسلام نیست‚ تو سوم هم اسلامی نیستی. (صحیفه نور ج 12 صفحه 274 تاریخ:15/5/59)

8 -  ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین : من مکرر عرض می کنم که این ملی گرائی اساس بدبختی مسلمین است. (صحیفه نور ج 12 صفحه 280 تاریخ:18/5/59)

9 - مردم ما ریشه ی ملی گرایی را خشکانده اند :  و چه شیرینی بالاتر از این که مردم عزیزمان ریشه های نفاق و ملی گرایی و التقاط را خشکانیده اند ! و انشاء ا... شیرینی تمام ناشدنی آن را در جهان آخرت خواهند چشید. (صحیفه نور ج 20 صفحه 236 تاریخ:29/4/67)

 10 - ملی گراها وقتی به قدرت میرسند برخلاف آنچه ادعا می کنند، عمل می کنند : زیادند اشخاصی که از ملت و از ملیت دم می زنند‚ لکن وقتی که به قدرت می رسند برخلاف ملت و برخلاف ملیت عمل می کنند ... از حرف ها گول نخورید‚ از ادعاها گول نخورید و اینها از حقوق بشر صحبت می کنند و بر خلاف حقوق بشر عمل می کنند. اسلام‚ هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می کند. (صحیفه نور ج 14 صفحه 55 تاریخ:19/11/59)

 11 - حکم ارتداد جبهه ملی : جبهه ملی محکوم به ارتداد است‚ جدا کنید حساب را از مرتدها و من نتوانستم و می خواستم و واقعا می خواستم و متاثرم از اینکه با دست خودشان اینها گور خودشان را کندند‚جدا کنید حساب را از مرتدها‚ اینها مرتدند‚ جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است. (صحیفه نور ج 15 صفحه 19 تاریخ سخنرانی: 25/3/60)

12 - ملی گراها مردم را علیه اسلام تهییج کردند (پیرو دعوت آنها به تظاهرات علیه لایحه قصاص) : یعنی مردم ایران را دعوت کردند که مقابل لایحه قصاص بایستند. در چیز دیگری که منتشر کرده بودند‚ اعلامیه دیگر‚ تعبیر این بود که لایحه غیر انسانی. ملت مسلمان را دعوت می کنند که در مقابل لایحه قصاص راهپیمائی کنند‚ یعنی چه یعنی در مقابل نص قرآن کریم راهپیمائی کنند‚ شما را دعوت به قیام و استقامت و راهپیمائی می کنند در مقابل قرآن کریم‚ نص قرآن کریم - ضروری - مسلمین‚ ...آن چیزی را که بسیار مورد تعجبم است‚ این نیست که در اعلامیه جبهه ملی برای لایحه غیر انسانی (به اصطلاح او) قصاص یعنی حکم غیر انسانی قرآن!! یعنی حکم غیر انسانی اسلام!! اعلامیه بدهند و مردم را دعوت کنند که ایها الناس بیائید در مقابل اسلام قیام کنید و استقامت کنید. (صحیفه نور ج 15 صفحه 11 تاریخ سخنرانی: 25/3/60)

14 - جریان ملی گرا طرفدار باقی ماندن شاه بودند : از همان وقت که دیگر اساس سلطنت سست شد‚ این جریان در کار افتاد. همان وقت که من در پاریس بودم ...  همان وقت هم خواستند که شاه را نگه دارند‚ به اسم اینکه او حکومت کند - سلطنت کند نه حکومت . (صحیفه نور ج 15 صفحه 64 تاریخ سخنرانی: 13/4/60)

15 - مصدق یک کافر بود ، و اینها تفاله های آن گروه ها هستند : یک گروهی که از اولش باطل بودند‚ من از آن ریشه هایش می دانم‚ یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سرسخت مخالف بودند‚ از اولش هم مخالف بودند‚ اولش هم وقتی که مرحوم آیت ا... کاشانی دید که اینها خلاف دارند می کنند و صحبت کرد‚ اینها کاری کردند که یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند اسمش را آیت ا... گذاشته بودند. این در زمان آن بود که اینها فخر می کنند به وجود او(مصدق) ‚ او هم مسلم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدند و به اسم آیت ا... توی خیابان ها می گردانند‚ من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست‚ این سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیلی را خورد و اگر مانده بود سیلی را بر اسلام می زد. اینها تفاله های آن جمعیت هستند که حالا قصاص را‚ حکم ضروری اسلام را غیر انسانی می خوانند. (صحیفه نور ج 15 صفحه 15 تاریخ سخنرانی: 25/3/60)

16 -  ملی گراهای متعصب فرهنگ اصیل اسلام را مورد هجوم قراردادند : توطئه ابرقدرت ها‚ نه تنها نگذاشتند فرهنگ اصیل اسلام رشد کند و پا بگیرد که از طرف دانشگاه های غیرمهذب و فرنگ رفته های غیر متعهد و ملی گراهای متعصب‚ شدیدا مورد هجوم قرار دادند و از هجوم هم اینان بود که کشورهای اسلامی زخم های اساسی برداشتند. (صحیفه نور ج 19 صفحه 204 تاریخ:25/5/64)

17 - اهداف ما بسیار بالاتر از خیالات باطل ملی گراهاست :  ملی گراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است‚ ما می گوییم تا شرک و کفر هست‚ مبارزه هست و تا مبارزه هست‚ ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم‚ ما تصمیم داریم پرچم ((لا اله الا ا...)) را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. (صحیفه نور ج 20 صفحه 236 تاریخ: 29/4/67)

 

من به صراحت می گویم ملی گراها اگر بودند به راحتی در مشکلات و سختی ها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز می کردند. و برای این که خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند‚ همه کاسه های صبر و مقاومت را یکجا می شکستند و به همه میثاق ها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا میزدند.

 

 18 - ملی گرایان ؛ افراد ضعیف النفس و خائن : من به صراحت می گویم ملی گراها اگر بودند به راحتی در مشکلات و سختی ها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز می کردند. و برای این که خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند‚ همه کاسه های صبر و مقاومت را یکجا می شکستند و به همه میثاق ها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا میزدند. (صحیفه نور ج 20 صفحه 243 تاریخ: 29/4/67)

19 - انحرافات نهضت آزادی :   نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها که اگر خدای متعالی عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند‚ ملت های مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا می زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می خورد که قرن ها سربلند نمی کرد و به حسب امور بسیار دیگر نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند . (صحیفه نور ج 22 صفحه 384 تاریخ: بهمن1366)

20 - رفراندم مصدقی ! :  این صورتی که مرا گاهی رنج می داد‚ آنها در صدد بودند رفراندم کنند و یا رفراندم قانون اساسی را تحریم کنند. سنخ رفراندم های دکتر مصدق که رفراندم اینطور بوده یک صندوق برای مخالف و یک صندوق برای موافق می گذاشتند و پای صندوق مخالف‚ یک دسته از اشرار بودند و جزء مخالفین یک الاغ را آورده بودند که رای بیندازد. چنین رفراندمی را شکل دادند و قانون اساسی را آمریکائی درست کردند. (صحیفه نور ج 15 صفحه 36 تاریخ سخنرانی: 4/4/60)


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در چهارشنبه 87/3/15 و ساعت 11:25 عصر | نظرات دیگران()

نیمه خرداد سالروز شروع ولایت فرزند فاطمه سید علی حسینی خامنه ای گرامی باد .

 

از غــم دوست، در این میکده فـریاد کشم

داد رس نیست کـه در هجر رخش داد کشم

داد و بیــــداد که در محفل مــا رندى نیست 

کــه بــرش  شکوه بــرم  ، داد  ز بیداد  کشم

شادیــم داد، غمم داد و جفـــا داد و وفا 

بــا صفـا  مـنّت آن را کـه  به من داد ، کشم

عـــاشقم، عــاشق روى تو، نه چیز دگرى  

بـــار هجــران و  وصالت به دل شاد ،  کشم

در غمت اى گل وحشىِ من، اى خسرو من

  جـــور  مجنــون  ببـرم  ، تیشه  فرهاد  کشم

مُــردم از زنـــدگىِ بى تو که با من هستى 

 طــرفه  ســرّى است  که باید برِ استاد کشم

سالهــا مــى گـــذرد، حادثه ها مى آید

  انتظـار فــرج از نیمــه خـرداد کشم

امام خمینی ره


 نوشته شده توسط نشریه چشمه در چهارشنبه 87/3/15 و ساعت 11:24 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

نشریه چشمه
نشریه چشمه
نشریه چشمه / هفته نامه سیاسی فرهنگی خبری / منتشره در دانشگاه فردوسی مشهد صاحب امتیاز و مدیر مسئول : حمیدرضا خداوردی ندرآبادی سردبیر : مهدی عبدی

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 35
بازدید دیروز: 2
مجموع بازدیدها: 208192
فهرست موضوعی یادداشت ها
اخبار هفتگی[23] . اخبار کوتاه[13] . احمدی نژاد[11] . انتخابات 88[11] . پی دی اف نشریه چشمه[10] . PDF[9] . انقلاب اسلامی[8] . امام خمینی (ره)[7] . اصلاح طلبان[7] . سخنان امام خمینی (ره)[6] . شعر[5] . بیانات مقام معظم رهبری[5] . خاتمی[5] . اسرائیل[4] . پی دی اف[4] . کروبی[4] . میرحسین موسوی[4] . هاشمی رفسنجانی[3] . قزوه[3] . قوه قضائیه[3] . میر حسین موسوی[3] . انتخابات[3] . آرمانهای انقلاب اسلامی[3] . آمریکا[3] . حسین موسویان[3] . جاسوس هسته ای[3] . اهل بیت (ع)[2] . دانشگاه آزاد[2] . دولت نهم[2] . اخبار کوتاه[2] . آرمان های انقلاب[2] . 16 آذر[2] . امام علی (ع)[2] . اسلام[2] . اقتصاد[2] . مناظره[2] . لاریجانی[2] . مفسد اقتصادی[2] . رژیم پهلوی[2] . سیاست خارجه[2] . شهید آوینی[2] . فرهنگ[2] . غرب[2] . لیبرالیسم[2] . ماهواره امید . مجلس ششم . مجلس شورای اسلامی . محرم . محمدرضا شاه . محمود احمدی نژاد . مذهبی ها . مسئله هسته ای . مسیح مهاجری . مطهری . مفاخر ملی . غرور ملی . غزه . فتح خون . فرح . فلسطین . فوکویاما . شماره 31 . شهید . شیعه . صادق هدایت . صهیونیسم . طرح وحدت ملی . طنز . عدالت . علم . عماد مغنیه . سیاست خارجی . سید حسن خمینی . سید حسن عاملی . سید حسن نصرالله . سید مهدی شجاعی . شاه . سعادت بشر . سلمان رشدی . مقام معظم رهبری . لبنان . لیبرال دموکراسی . کلانشهر . همایش صدمین سال قانونگذاری . وزارت اطلاعات . یادگار امام . کاخ مرمر . کنفرانس ضد نژادپرستی . نسل سوم . نشریه چشمه . نهج البلاغه . نیروی انتظامی . امام حسین (ع) . اصلاحات . اصولگرایان . اشراف مذهبی . اخبار کوتاه هفتگی . انتخابات ریاست جمهوری . انتظار . انتقاد . انرژی هسته ای . 18 تیر . 22 بهمن . ‏ خلیج فارس . 13 آبان . آرمانهای انقلاب . آزادی . آسیب های اجتماعی . اس ام اس . استعفای میر حسین موسوی . آمریکا . آمریکا ستیزی . آیات شیطانی . رابطه با آمریکا . راه امام . راهپیمایی . دانشگاه فردوسی مشهد . دموکراسی . دهه چهارم . دهه فجر . دوربان 2 . دوربین مداربسته . حکومت . حمله آمریکا . حکومت . حکومت دینی . حکومت مردمی . خودسوزی . پوچ گرایی . بسیج دانشجویی . انگلیس . پیشرفت . تربیت . تروریسم . تمسخر . توهین به اسلام . جامعیت اسلام . جامعیت امام علی (ع) . جامعیت در علوم . جانباز . جمع اضداد بین احساسات . جمهوری اسلامی . جنبش دانشجویی . جنبش سبز . جنگ 33 روزه . حاج رضوان . حسن روحانی .
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه